English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
English Persian
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
Other Matches
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
track pitch گام شیار درجه شیار
ridge شیار دار کردن
ridges شیار دار کردن
raggle سنگ را شیار دار کردن
grooves خط انداختن شیار دار کردن
groove خط انداختن شیار دار کردن
flute لبه دار کردن شیار
slotting شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots شیار دراوردن رنده کردن چاک
slot شیار دراوردن رنده کردن چاک
ruck خط شیار
slotting شیار
rakes شیار
guideway شیار
track شیار
tracked شیار
ruts خط شیار
groove شیار
stria شیار
rake شیار
raking شیار
sulcus شیار
grooves شیار
splineway شیار
tracks شیار
scores شیار
slots شیار
rucks خط شیار
corrugation شیار
fillister plough شیار
wakes شیار
waked شیار
notche شیار
fissures شیار
wake شیار
scored شیار
score شیار
chamfer شیار
fissure شیار
slot شیار
rut خط شیار
flute شیار
plow شخم کردن شیار کردن
list شیار کردن اماده کردن
plough شخم کردن شیار کردن
ploughed شخم کردن شیار کردن
plows شخم کردن شیار کردن
ploughs شخم کردن شیار کردن
plowed شخم کردن شیار کردن
plowing شخم کردن شیار کردن
slots روزنه شیار
list شیار نرده
crimping groove شیار استحکام
slot روزنه شیار
indenture شیار دارکردن
crimping groove شیار استقرار
slot شیار شکاف
longitudinal groove شیار طولی
channels روگاه شیار
flute شیار ساختن
striate شیار دار
lateral fissure شیار جانبی
cut fuller شیار بریدن
channels شیار دراوردن
slotting شیار شکاف
channeling روگاه شیار
channel شیار دراوردن
channel روگاه شیار
channeling شیار دراوردن
channeled شیار دراوردن
channeled روگاه شیار
central fissure شیار مرکزی
fissure of rolando شیار رولاندو
channelled شیار دراوردن
keyway شیار دراوردن
thread شیار برجستگی
oil groove شیار روغن
butterss thread شیار اره
slots شیار شکاف
slotting روزنه شیار
calcarine fissure شیار مهمیزی
channelled روگاه شیار
calcarine sulcus شیار مهمیزی
key seat شیار خار
threads شیار برجستگی
central sulcus شیار مرکزی
primary track شیار اولیه
furrow شیار زدن
rut شیار دارکردن
ruts شیار دارکردن
acme thread شیار ذوزنقه ای
feed track شیار پیشبری
sylvian fissure شیار سیلویوس
fissure of sylvius شیار سیلویوس
canaliculus شیار کوچک
grooving plane رنده شیار
furrowing شیار زدن
slot insulation عایق شیار
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیار تغییرپذیر
vallecula شیار خط گودی
furrows شیار زدن
dripped شیار ابچکان
drip شیار ابچکان
valleys گودی شیار
wash out شیار ابرو
valley گودی شیار
guide nut شیار راهنما
tooth pitch گام شیار
grooves شیار دادن
groove شیار دادن
alternate track شیار متناوب
head per track disk دیسک با هد هر شیار
track density تراکم شیار
armature pocket شیار ارمیچر
drips شیار ابچکان
primary track شیار اصلی
armature slot شیار ارمیچر
tpi شیار دراینچ
track pitch فاصله شیار
trackes per inch شیار در اینچ
furrowed شیار زدن
guide slot شیار راهنما
rolando's sulcus شیار رولاندو
rolando's fissure شیار رولاندو
manager و نیز آدرس شیار را
fringing groove شیار تقویت کننده
clock track شیار زمان سنجی
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
sheave شیار قرقره تاکل
tpi تعداد شیار در هر اینچ
port شیار هادی دهانه
swallowed شیار قرقره تاکل
chip pocket شیار دندانههای اره
swallowing شیار قرقره تاکل
swallows شیار قرقره تاکل
timing track شیار تنظیم وقت
swallow شیار قرقره تاکل
mortise شیار دراوردن کام
managers و نیز آدرس شیار را
guideway شیار هدایت کننده
gutter ball گویی که به شیار میافتد
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
scrobiculate شیاردار دارای شیار کم عمق
sectors تقسیم دیسک به شیار رهایی
reeve عبور دادن طناب از شیار
flute [شیار عمودی روی ستون]
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
beaded section شیار برجسته روی گچ وچوب
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches شیار لوله قرارگیری کابل
trench شیار لوله قرارگیری کابل
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
screwthread شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
furrows زمین یامزرعه شخم زده شیار
lister سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
ripping شیار زدن زمین سله بسته
furrow زمین یامزرعه شخم زده شیار
cannelure شیار استقرار پوکه روی گلوله
furrowed زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrowing زمین یامزرعه شخم زده شیار
cannelure شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracked محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
format تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
formats تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
seeking زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeks زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
fix استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fixes استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
yoke جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cavitation بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com