Dictiornary-Farsi | شیرجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 106 (6 milliseconds)

English	Persian
somersault	شیرجه
somersaulted	شیرجه
somersaulting	شیرجه
somersaults	شیرجه
plunge	شیرجه
plunged	شیرجه
plunges	شیرجه
dive	شیرجه
dived	شیرجه
power dive	شیرجه
swan dive	شیرجه
nosedive	شیرجه
nosedived	شیرجه
nosedives	شیرجه
nosediving	شیرجه


Other Matches

whip stall	شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe	با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets	شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
clearance diving	شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
jackknife	شیرجه جک
springboarder	شیرجه رو
diver	شیرجه رو
header	شیرجه با سر
headers	شیرجه با سر
nosedives	شیرجه رفتن
tucks	شیرجه جمع
tucking	شیرجه جمع
tuck	شیرجه جمع
nosediving	شیرجه رفتن
nosedived	شیرجه رفتن
nosedive	شیرجه رفتن
squat under the ball	توپگیری با شیرجه
spring board	تخته شیرجه
reverse dive	شیرجه وارونه
swan dive	شیرجه فرشته
diving board	تختهی شیرجه
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
somerset	شیرجه معلق
cutaway	شیرجه تو و پشت به اب
diving boards	تختهی شیرجه
to plunge he first	شیرجه رفتن
dived	شیرجه رفتن
springboards	تخته شیرجه
platform	سکوی شیرجه
diving	شیرجه رفتن
plunges	شیرجه رفتن
plunged	شیرجه رفتن
plunge	شیرجه رفتن
platforms	سکوی شیرجه
springboard	تخته شیرجه
picketing	شیرجه رفتن
layout	شیرجه فرشته
boarded	سکوی شیرجه
dive	شیرجه رفتن
board	سکوی شیرجه
layouts	شیرجه فرشته
full gainer	شیرجه وارونه با پشتک
high board	سکوی شیرجه 3 متری
inward dive	شیرجه پشت به استخر
header	سردسته هواپیمای شیرجه
headers	سردسته هواپیمای شیرجه
low board	سکوی یک متری شیرجه
power dive	شیرجه رفتن هواپیما
headlong	بی پروا شیرجه رونده
dive angle	زاویه شیرجه هواپیما
flopper	دروازه بان شیرجه رو
armstand dive	شیرجه توام با بالانس
back flip	شیرجه پشتک وارو
back dive	شیرجه از پشت و فرود با پا
bomb out	شروع شیرجه از هواپیما
bail out	پریدن و شیرجه رفتن در اب
tower	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
dive bombing	بمباران کردن در حالت شیرجه
racing dive	شیرجه افقی دراغاز مسابقه
to jackknife <idiom>	سیخ شیرجه زدن [شنا]
belly whopper	شیرجه شناگر برروی شکم
gainer	درخت ارغوان شیرجه از پشت
towers	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered	برج شیرجه به ارتفاع 01متر
back jackknife	شیرجه از جلو بصورت کارد
picketing	شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
diver badge	نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
nose dive	ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
degree of difficulty	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife	بازو بسته شونده شیرجه رفتن
smothers	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twist	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
smother	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat-up	شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered	شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat up	شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
target diving	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flopped	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down	خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
flop	شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
pearl	شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
nose dive	شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
dive bomber	هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
dive schedule	جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
hurdle step	جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک