Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (6 milliseconds)
English
Persian
rotary valve
شیر چرخان
Search result with all words
time
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
timed
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
times
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
twister
گردباد چرخان
twisters
گردباد چرخان
magnetic tape
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
spin
ماهیگیری با وسایل چرخان
spins
ماهیگیری با وسایل چرخان
revolving door
در چرخان
revolving doors
در چرخان
disk drive
گرده چرخان
disk drive
دیسک ران دیسک چرخان
disk drives
گرده چرخان
disk drives
دیسک ران دیسک چرخان
spinning
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
roulette
اسباب قمار چرخان
tape drive
نوار چرخان نوار ران
tape drives
نوار چرخان نوار ران
tape deck
نوار چرخان
tape decks
نوار چرخان
rotor
چرخان
rotors
چرخان
balance window
پنجره چرخان
ccd
اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان دستگاه با بار جفت شده
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
lazy susan
سینی چرخان
planet wheel
چرخ دنده چرخان بدورمحور
pursuit rotor
پیروی سنج چرخان
rotary pursuit
پیروی سنج چرخان
revolving drum
طبله چرخان
rotameter
جریان سنج چرخان
rotary evaporator
تبخیرکننده چرخان
slewing crane
جرثقیل چرخان
spin casting
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spin casting reel
قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel
قرقره چرخان ماهیگیری
spin casting rod
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinning rod
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinner
نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spinning band column
ستون نوار چرخان
spinning charge
بار چرخان
swivel chair
صندلی چرخان
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
balanced window
پنجره چرخان
aerial ladder
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
turntable ladder
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com