Dictiornary-Farsi | صاحب امتیاز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)

English	Persian
concessionaire	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessioner	صاحب امتیاز
grantee	صاحب امتیاز
licence owner	صاحب امتیاز


Search result with all words

licensee	صاحب جواز یا امتیاز
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
Other Matches

jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
point after touchdown	[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime	وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point	امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
badminton	بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
lord	صاحب
master	صاحب
mastered	صاحب
padrone	صاحب
masters	صاحب
lords	صاحب
ownerless	بی صاحب
owner	صاحب
owners	صاحب
signatories	صاحب امضا
innkeepers	صاحب مسافرخانه
planter	صاحب مزرعه
owner of a property	صاحب ملک
housemother	زن صاحب خانه
housemothers	زن صاحب خانه
signatory	صاحب امضا
waif	مال بی صاحب
planters	صاحب مزرعه
official	صاحب منصب
officer	صاحب منصب
manufacturer	صاحب کارخانه
officers	صاحب منصب
manufacturers	صاحب کارخانه
innkeeper	صاحب مسافرخانه
lairds	صاحب زمین
laird	صاحب زمین
clear-sighted	صاحب نظر
printers	صاحب چاپخانه
printer	صاحب چاپخانه
stockholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
shareholders	صاحب سهم
shareholder	صاحب سهم
restaurateurs	صاحب رستوران
restaurateur	صاحب رستوران
industrialists	صاحب صنعت
industrialist	صاحب صنعت
licensees	صاحب جواز
inviolable	صاحب حرمت
resolute	صاحب عزم
beneficent	صاحب کرم
mastered	ارباب صاحب
master	ارباب صاحب
landlady	زن صاحب ملک
landladies	زن صاحب ملک
landowners	صاحب ملک
landowner	صاحب ملک
masters	ارباب صاحب
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
homeowners	صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
unowned	بی صاحب بیمالک
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
man of place	صاحب منصب
liege	صاحب تیول
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
land lady	زن صاحب ملک
in the saddle	صاحب اختیار
in power	صاحب مقام
free ball	توپ بی صاحب
feudatory	صاحب تیول
feudary	صاحب تیول
building owner	صاحب کار
man of place	صاحب مقام
manufaturer	صاحب کارخانه
master of the time	صاحب الزمان
shipowner	صاحب کشتی
sharecropper	صاحب نسق
seignior	صاحب تیول
restauranteur	صاحب رستوران
permit holder	صاحب جواز
officiary	صاحب منصب
of consequence	صاحب شان
nursery man	صاحب قلمستان
notary public	صاحب محضر
no man's land	سرزمین بی صاحب
monopolist	صاحب انحصار
assayer	صاحب عیار
licensee	صاحب جواز
straying	جانور بی صاحب
titled	صاحب لقب
benefactor	صاحب خیر
benefactors	صاحب خیر
employer	صاحب کار
sovereign	صاحب سیادت
strays	جانور بی صاحب
employers	صاحب کار
stray	جانور بی صاحب
sovereigns	صاحب سیادت
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
mansion house	خانه صاحب تیول
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
publicans	بیگانه صاحب میخانه
publican	بیگانه صاحب میخانه
croupier	کمک صاحب بانک
res nullius	مال بلا صاحب
martyologist	صاحب تذکره شهدا
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
lord paramount	صاحب تیول عمده
infeoff	صاحب ملک کردن
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
endowed	صاحب مال و مکنت
holding company	شرکت صاحب سهم
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
office-holders	صاحب منصب دولت
office-holder	صاحب منصب دولت
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
title-holder	صاحب سند مالکیت
croupiers	کمک صاحب بانک
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
title-holders	صاحب سند مالکیت
to come into a property	مالی را صاحب شدن
in the saddle	یراق صاحب مقام
placeman	صاحب منصب اداری
owner's risk	ریسک صاحب کالا
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
own	صاحب چیزی بودن
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
staffs	افسران صاحب منصبان
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
owning	صاحب چیزی بودن
staffed	افسران صاحب منصبان
staff	افسران صاحب منصبان
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
owned	صاحب چیزی بودن
signatory	صاحب امضاء امضایی
owns	صاحب چیزی بودن
to have something	صاحب چیزی بودن
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
pooh bah	صاحب چندین مقام
peer	صاحب لقب اشرافی
peered	صاحب لقب اشرافی
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
estray	جانوراواره وبی صاحب
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
signatories	صاحب امضاء امضایی
peering	صاحب لقب اشرافی
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
barkeep	باده فروش صاحب میکده
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
plus	امتیاز
prominence	امتیاز
franchises	امتیاز
prerogatives	امتیاز
prerogative	امتیاز
act of grace	امتیاز
concession	امتیاز
franchise	امتیاز
concessions	امتیاز
credit	امتیاز
run	یک امتیاز
franc	امتیاز
charters	امتیاز
francs	امتیاز
chartering	امتیاز
chartered	امتیاز