Dictiornary-Farsi | صافی براقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 124 (9 milliseconds)

English	Persian
gloss	صافی براقی


Other Matches

sleekness	براقی
glossiness	براقی
absolute filter	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
clipeus	[تزئیناتی شبیه سپر گرد و کوچک و براقی که به دست می بندند.]
clypeus	[تزئیناتی شبیه سپر گرد و کوچک و براقی که به دست می بندند.]
antivignetting filter	صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
direct dyes	رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
leach	صافی
strainer	صافی
colanders	صافی
colander	صافی
sleekness	صافی
strainers	صافی
limpidity	صافی
limpidity or limpidness	صافی
oaleaceous	صافی
defecator	صافی
line filter	صافی خط
planeness	صافی
pureness	صافی
scumble	صافی
smoothness	صافی
filter bed	صافی اب
absolute filter	صافی صد در صد
water filter	صافی اب
filters	صافی
filter	صافی
gas mask canister	صافی گاز
glassiness	صافی زلالی
gravel filter	صافی شنی
interference eliminator	صافی تداخل
fuel filter	صافی سوخت
frequency filter	صافی فرکانس
filter condenser	خازن صافی
filter crystal	کریستال صافی
filter curve	منحنی صافی
filter disc	قرص صافی
filter disk	قرص صافی
filter flask	بالن صافی
filter layer	لایه صافی
fineness	موشکافی صافی
interference filter	صافی تداخل
interference filter	صافی پارازیت
suction filter	صافی مکنده
scratch filter	صافی پیکاپ
porous filter	صافی متخلخل
polarizing filter	صافی قطبی
oil filter	صافی روغن
nominal filter	صافی میکرونی
noise filter	صافی همهمه
line filter	صافی شبکه
line filter	صافی همهمه
petrol filter	صافی بنزین
light filter	صافی نور
leach	از صافی گذراندن
leach	صافی کردن
filter circuit	مدار صافی
break even	صافی درامدن
filter packing	لایی صافی
crystal filter	صافی بلورین
filter paper	کاغذ صافی
filter press	صافی فشاری
accelofilter	صافی سریع
absorbent filter	صافی جذب
filter packing	پوشش صافی
filter network	شبکه ی صافی
band screen	صافی مخازن
killer stage	صافی رنگ
color killer	صافی رنگ
acoustic filter	صافی صوتی
fuel filter	صافی بنزین
differentiating filter	صافی ممیز
edge fillter	صافی چاکدار
electric filter	صافی الکتریکی
purity	صافی پاکدامنی
filrate	از صافی گذراندن
filter capacitor	خازن صافی
filter bed	صافی شنی
filter	صافی پالایه
filter add	کمک صافی
filter chock	چوک صافی
filter	فیلتر صافی
filters	صافی پالایه
filrate	از صافی گذشتن
filtration	از صافی گذراندن
filters	فیلتر صافی
filtering	از صافی گذراندن
filtrable	صافی کردنی
filterable	صافی کردنی
serenity	بی سر وصدایی صافی
filter characteristic	مشخصه صافی
band pass	صافی میان گذر
strainer well	چاه صافی دار
serene	صافی صاف کردن
power line filter	صافی جریان برق
narrow band filter	صافی فلزات باریک
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
infltrate	از سوراخهای صافی گذراندن
integrating filter	صافی جمع کننده
filter stick	لوله صافی دار
band stop	صافی میان نگذر
filtrate	مایع زیر صافی
low frequency filter	صافی فرکانس پایین
flexible oil filter line	لوله صافی روغن
filter insert	دریچه یا مدخل صافی
low pass filter	صافی پایین گذر
high pass filter	صافی بالا گذر
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
fluted filter paper	کاغذ صافی چین دار
high pass acoustical filter	صافی صوتی بالا گذر
lawn	مرغزار باپارچه صافی کردن
lawns	مرغزار باپارچه صافی کردن
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
intermediate frequency band filter	صافی باند فرکانس میانی
low pass acoustical filter	صافی پایین گذر صوتی
band pass filter circuit	مدار صافی باند پاس
leach [liquid formed by leaching]	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leachate	مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
hypostyle hall	[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
Indian summers	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summer	هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
antialiasing	تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
cullender	صافی- ابکش- پالودن-ابکش کردن- صاف کردن