English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
ping صدای موج سونار دریایی پینگ
pinged صدای موج سونار دریایی پینگ
pinging صدای موج سونار دریایی پینگ
pings صدای موج سونار دریایی پینگ
Other Matches
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
sonar سونار
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
active sonar سونار فعال
domes گنبد سونار
dome گنبد سونار
searchlight sonar سونار شعاع باریک
tactical range recorder سونار تاکتیکی ناو
dipping sonar سونار اویخته از هواپیما یاهلیکوپتر
ping pong پینگ پنگ
table tennis پینگ پنگ
ping-pong پینگ پنگ
paddled راکت پینگ پنگ
table tennis بازی پینگ پنگ
paddles راکت پینگ پنگ
ping pong table میز پینگ پنگ
ping pong buffering میانگیر پینگ پنگی
paddling راکت پینگ پنگ
paddle راکت پینگ پنگ
centerline خط زیر تور پینگ پنگ
ping pong court محوطه بازی پینگ پنگ
ping pong set مسابقه پینگ پنگ با 3 یا 5گیم
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
sponge لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponged لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
backspin چرخش توپ پینگ پنگ به عقب
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
sponging لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
expedite rule مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
skirl صدای زیر صدای نی انبان
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
tu-whit tu-whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sea pier سد دریایی
thalassic دریایی
naval دریایی
thalaesic دریایی
seas دریایی
benthic ته دریایی
sharks سگ دریایی
nautical دریایی
dogfish سگ دریایی
pelagian دریایی
sea دریایی
shark سگ دریایی
saltier دریایی
saltiest دریایی
salty دریایی
marines دریایی
maritime دریایی
marine دریایی
sea born دریایی
mariner's compass قطبنمای دریایی
maritime law قوانین دریایی
maritime law حقوق دریایی
blockages ممانعت دریایی
mark sensing نشان دریایی
maritime commerce بازرگانی دریایی
marine sand ماسه دریایی
lanterns چراغ دریایی
maritime lien برتری دریایی
marine climate اب و هوای دریایی
armada نیروی دریایی
marine insurance بیمه دریایی
armadas نیروی دریایی
maritime trade تجارت دریایی
lantern چراغ دریایی
marine regatta ریل دریایی
light house چراغ دریایی
light house فار دریایی
kelp اشنه دریایی
maritime lien امتیاز دریایی
blockage ممانعت دریایی
marine railway ریل دریایی
marine forces تفنگداران دریایی
blockage محاصره دریایی
on shore winds باد دریایی
rip گرداب دریایی
pirating راهزنی دریایی
notice to mariner اگهی دریایی
notice to mariner اعلان دریایی
notice to mariner اعلامیه دریایی
osprey عقاب دریایی
nix حوری دریایی
neptunian ابی دریایی
navy time وقت دریایی
navy time ساعت دریایی
naval war جنگ دریایی
pirating دزد دریایی
pirates راهزنی دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
oceanid حوری دریایی
ocean manifest بارنامه دریایی
ocean current جریان دریایی
algae خزه دریایی
pirate راهزنی دریایی
pirated دزد دریایی
pirated راهزنی دریایی
pirates دزد دریایی
rips گرداب دریایی
ripped گرداب دریایی
submarine زیر دریایی
submarines زیر دریایی
pirate دزد دریایی
naval attache وابسته دریایی
naval activity یکان دریایی
nautical twilight شفق دریایی
nautical terms اصطلاحات دریایی
nautical slide rule خط کش محاسبه دریایی
nautical chart نقشه دریایی
nautical almanac زیج دریایی
medusa ستاره دریایی
naval base پایگاه دریایی
naval station پایگاه دریایی
naval support پشتیبانی دریایی
naval stores کالای دریایی
naval port بندر دریایی
naval forces نیروی دریایی
naval forces نیروهای دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com