English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
no one raised his voice صدای هیچکس درنیامد
Other Matches
It didnt work out. درست درنیامد
no one هیچکس
neer a man هیچکس
never a man هیچکس
never a one هیچکس
no person هیچکس
never so هیچکس
no-one هیچکس
none but low people go there هیچکس
none other than هیچکس دیگر جز
his hat cover his fanily هیچکس را ندارد
no one man هیچکس به تنهایی
Nobody has come yet . هیچکس هنوز نیامده
no person other than yourself به غیر از شما هیچکس
no one is here هیچکس اینجا نیست
No-one is above the law. هیچکس برتر از قانون نیست.
nix هیچکس رای مخالف دادن
it is a thankless task هیچکس نخواهدگفت مرحمت سرکارزیاد
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
no one man can do it هیچکس به تنهایی نمیتوانداین کار را بکند
to be second to no one <idiom> هیچکس حریف او نمی شود [اصطلاح]
Nobody was late except me . هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
to be second to none <idiom> هیچکس حریف او نمی شود [اصطلاح]
But no one was ever talking about that! اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
One cannot put back the clock. <proverb> هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
No one needed to know save herself / outside herself [American E] . به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb> هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
I didn't tell anyone beforehand, as I didn't want to jinx it [anything] . من قبل از آن به هیچکس نگفتم چونکه نخواستم [هیچ چیزی] جادو بشود.
skirl صدای زیر صدای نی انبان
He scorns and sneers at everyone. He is contemptuous of everyone. هیچکس راداخل آدم نمی داند (حساب نمی کند )
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
hisses صدای خش خش
pads صدای پا
hiss صدای خش خش
knock صدای تغ تغ
hissed صدای خش خش
rale صدای خس خس
crepitation صدای خش خش
hissing صدای خش خش
knoit صدای در
pad صدای پا
tramp صدای پا
tramped صدای پا
there is a knock at the door صدای در
whiz صدای غژ
burble صدای قل قل
fizzed صدای فش فش
knocks صدای تغ تغ
grave accent صدای بم
fizzes صدای فش فش
fizzing صدای فش فش
fizz صدای فش فش
step صدای پا
pings صدای غژ
tramps صدای پا
burbled صدای قل قل
pinged صدای غژ
burbles صدای قل قل
stepping صدای پا
pinging صدای غژ
burbling صدای قل قل
knocked صدای تغ تغ
ping صدای غژ
moos صدای گاو
pealed صدای پیوسته
peal صدای پیوسته
splash صدای ترشح
bumbles صدای زنبورکردن
crackled صدای انفجار پی در پی
crackles صدای انفجار پی در پی
bumbled صدای زنبورکردن
bumble صدای زنبورکردن
dictating با صدای بلندخواندن
croaks صدای کلاغ
pealing صدای پیوسته
peals صدای پیوسته
rasping صدای سوهان
blast صدای انفجار
blasts صدای انفجار
mooing صدای گاو
mooing صدای گاوکردن
mooed صدای گاو
mooed صدای گاوکردن
moo صدای گاو
moo صدای گاوکردن
rasp صدای سوهان
rap صدای دق الباب
moos صدای گاوکردن
raps صدای دق الباب
quack صدای اردک
quacked صدای اردک
quacking صدای اردک
quacks صدای اردک
purl صدای شرشر
crackle صدای انفجار پی در پی
purled صدای شرشر
purling صدای شرشر
purls صدای شرشر
rasped صدای سوهان
croaking صدای کلاغ
scuffs صدای خراش
laugh صدای خنده
clings صدای جرنگ
whoosh صدای صفیر
whooshed صدای صفیر
cling صدای جرنگ
hoots صدای جغد
whooshes صدای صفیر
whooshing صدای صفیر
hooting صدای جغد
laughed صدای خنده
screeching صدای گوشخراش
scuffing صدای خراش
scuffed صدای خراش
scuff صدای خراش
screech صدای بلند
screeched صدای بلند
screeched صدای گوشخراش
screeches صدای بلند
screeches صدای گوشخراش
screeching صدای بلند
hooted صدای جغد
hoot صدای جغد
rote صدای موج
dictate با صدای بلندخواندن
dictated با صدای بلندخواندن
dictates با صدای بلندخواندن
laughs صدای خنده
whack صدای اصطکاک
whacks صدای اصطکاک
wham صدای تصادم
croak صدای کلاغ
hissing صدای هیس
hisses صدای هیس
screech صدای گوشخراش
claps صدای ناگهانی
clapping صدای ناگهانی
clapped صدای ناگهانی
clap صدای ناگهانی
overtones صدای فرعی
overtone صدای فرعی
hiss صدای هیس
hissed صدای هیس
croaked صدای کلاغ
rasps صدای سوهان
phoneme صدای کوچک
sternutation صدای عطسه
stertor صدای خس خس سینه
stridulation صدای گوشخراش
swoosh صدای خش خش کردن
tantara صدای شیپور
the sound of a bugle صدای شیپور
thunder clap صدای تندر
thunderpeal صدای رعد
ticktack صدای تپش دل
tictac صدای تپش دل
ting صدای زنگ
vociferant با صدای بلند
whir صدای وزوز
sough صدای زمزمه یا اه
smacker صدای ماچ
plink صدای دق دق کردن
rackle صدای درزدن
racquet صدای غیرمتجانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com