English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English Persian
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
Other Matches
There's more to come. <idiom> هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
The football players are warming up before the game ( match) . هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
Fridays جمعه
Friday جمعه
before friday قبل از جمعه
Fri مخفف جمعه
friday prayer leader امام جمعه
friday prayer نماز جمعه
Who knows?You never can tell. کسی چه می داند ؟
She considers herself to be the mastermind. She thimks she knows it all. خودش را عقل کل می داند
Who knows what the end wI'll be? عاقبت کاررا کی می داند ؟
as poor as a church mouse مثل گدای شب جمعه [فقیر]
Get it to me before Friday . قبل از جمعه آنرا به من برسان
She wI'll arrive on friday morning . جمعه صبح وارد خواهد شد
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
Good Friday جمعه قبل از عید پاک
Even a fool knows this . یک احمق هم این رامی داند
in my f. به ایین سوگند خدامی داند
Any fool knows that . اینرا دیگه هرخری می داند
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
expert شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
experts شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
Every one is supposed to know to read and write . فرض بر اینست که هر کس خواندن ونوشتن را می داند
She considers it beneath her dignity to work . کار کردن را کسر شأن خود می داند
Blessings are not valued till they are gone. <proverb> قدر عافیت کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید.
Can I make an appointment for friday? آیا میتوانم برای روز جمعه وقت قبلی بگیرم؟
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
If Ali is the camel-driver , he knows where to lea. <proverb> اگر على ساربان است مى داند شتر را کجا بخواباند .
cast pearls before swine <idiom> از بین بردن چیزی ارزشمندی بوسیله کسی که قدرش را نمی داند
to keep somebody in suspense <idiom> کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
rationalism سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
Thank God it's Friday! [TGIF] خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank goodness خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
He scorns and sneers at everyone. He is contemptuous of everyone. هیچکس راداخل آدم نمی داند (حساب نمی کند )
terrorism عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
habeas corpus دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
She's agreed to fill in for me on Friday, but I'd be pushing my luck if I asked her to do it on Saturday, too. او [زن] موافقت کرد روز جمعه جاینشین من باشد اما من شورش را در می آوردم اگر از او [زن] درخواست بکنم که شنبه هم جاینشین من بشود.
as yet هنوز
nevertheless هنوز
stillest هنوز
yet هنوز
stills هنوز
still هنوز
however هنوز
stiller هنوز
not yet <adv.> هنوز نه
not yet <adv.> نه هنوز
i am yet to learnt من هنوز نمیدانم
unborn هنوز فاهرنشده
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
How can you ask? هنوز نمی دانی؟
Nobody has come yet . هیچکس هنوز نیامده
we are still above ground هنوز زنده ایم
It is not known yet . It is not settled yet . هنوز معلوم نیست
callow جوجهای که هنوز پردرنیاورده
There is yet time. هنوز وقت هست.
his palce is still open جای او هنوز خالی
is he still single? ایا هنوز تک است
Having hardly arrived you want to. . . هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
The ice-cream has not set yet. بستنی هنوز سفت نشده
He cant count yet. هنوز شمردن بلد نیست
it remains to be proved هنوز ثابت نشده است
Are you still on the line? هنوز پشت تلفن هستی؟
Since you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
The letter hasnt arrived yet. نامه هنوز نرسیده است
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
novillero گاوبازی که هنوز برنده نشده
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
there is little in it هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
wort گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
preadolescent شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
There has as yet been no confirmation. تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
He is stI'll wet behind the ears. هنوز دهانش بوی شیر می دهد
My departure time is not determined yet . وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
built into که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
landsman ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
see if he is still there به بیند او هنوز انجا است یانه
Presumably she hasnt arrived yet . از قرار معلوم هنوز واردنشده است
There's more to come. <idiom> باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
The project is not fully developed yet. این طرح هنوز پخته وآماده نیست
failed سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
There is still time before I go. هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
fail سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
elimination بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
I have not played my trump ( winning ) card . ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
My tea is not cool enough to drink. چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
not out توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
merges ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
merge ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Are you still around? هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
softer که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
open نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opened نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opens نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audit بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridges کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fibre فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
Netscape Navigator یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com