Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English
Persian
consecutive climbing
صعود نوبتی
Other Matches
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
elevation tracking
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
paroxysmal
نوبتی
typic
نوبتی
tyupical
نوبتی
periodic
نوبتی
serial
نوبتی
serials
نوبتی
periodical
نوبتی
intermittent
نوبهای نوبتی
serial storage
انباره نوبتی
serial printer
چاپگر نوبتی
serial operation
عمل نوبتی
serial feeding
تغذیه نوبتی
serial access
دستیابی نوبتی
serializer
نوبتی کننده
serial adder
افزایشگر نوبتی
serial computer
کامپیوتر نوبتی
serial subtractor
کاهشگر نوبتی
serial tranmission
مخابره نوبتی
serials
نوبتی ردهای
serial
نوبتی ردهای
rotational post
شغل نوبتی
serial processing
پردازش نوبتی
henotheism
توحید نوبتی
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
shifts
نوبتی استعداد
moon blind
دچار اماس نوبتی
serialises
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised
نوبتی کردن پیاپی ساختن
moon blindness
اماس نوبتی در چشم اسب
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
serialising
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialized
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializing
نوبتی کردن پیاپی ساختن
squad
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads
گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
ascents
صعود
ascension
صعود
ascent
صعود
pull up
صعود
ascendance
صعود
escalade
صعود
climbing
صعود
climb
صعود
climbed
صعود
bulged
صعود
bulges
صعود
bulge
صعود
bulging
صعود
climbs
صعود
layback
صعود دولفری
herringbone step
صعود جناقی
free climbing
صعود ازاد
continuous climbing
صعود طبیعی
vertical speed
سرعت صعود
rate of climb
میزان صعود
mountant
صعود کننده
artificial climbing
صعود مصنوعی
back and knee climbing
صعود تنورهای
angle of departure
زاویه صعود
rises
خیز صعود
alpinism
صعود سبکبار
ascending
صعود کننده
climb
صعود کردن
soars
صعود کردن
soared
صعود کردن
soar
صعود کردن
climbed
صعود کردن
climbing
صعود کردن
balance climbing
صعود تعادلی
upping
صعود کردن
clear way
محوطه صعود
rise
صعود طلوع
rise
خیز صعود
rises
صعود طلوع
climbs
صعود کردن
mount
صعود ترفیع
up
صعود کردن
mounts
صعود ترفیع
upped
صعود کردن
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
sidestep
صعود پلهای از پهلو
sidestepping
صعود پلهای از پهلو
rising
درحال ترقی یا صعود
sidesteps
صعود پلهای از پهلو
climb corridor
دالان صعود هواپیما
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
ups and downs
صعود وافول اقبال
boiling point elevation
صعود نقطه جوش
bring up
صعود با حمایت از بالا
sidestepped
صعود پلهای از پهلو
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
boiling point elevation constant
ثابت صعود نقطه جوش
assumption
جشن صعود مریم باسمان
hang off
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
climbing wax
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
sidestep traverse
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
decompression stop
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
serial transmission
مخابره سری مخابره نوبتی
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
half sidestep
روش صعود با اسکی گام به گام
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com