English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
trailing zeros صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
Other Matches
tump line طناب یا تسمه کوله پشتی مال بند سینه کوله پشتی
leading zeros صفرهای مقدم
zero کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zeros کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zeroes کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
zero supperssion موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
hinders پشتی
hindering پشتی
hinder پشتی
hindered پشتی
back door در پشتی
backpart پشتی
at the back of به پشتی
backrest پشتی
posterior پشتی
spinal پشتی
dorsal پشتی
dorsad پشتی
trailng پشتی
sparsity کم پشتی
spinally پشتی
backing پشتی
back پشتی
backs پشتی
tergal پشتی
density of traffic پر پشتی امد و شد
to keep in countenance پشتی کردن
dossal پشتی ظهری
climbing sack کوله پشتی
dossel پشتی ظهری
swag کوله پشتی
dorsal fin بالچه پشتی
backless بدون پشتی
sparseness کم پشتی پراکندگی
negrophilism پشتی از سیاهان
to give a knee to پشتی کردن
kit bag کوله پشتی
dossel پشتی فهری
dossal پشتی فهری
packsack کوله پشتی
to stick up for پشتی کردن
trailing edge لبه پشتی
dorsomedial پشتی- میانی
dorsolateral پشتی و جانبی
pillows پشتی مخده
knapsacks کوله پشتی
knapsack کوله پشتی
bolsters پشتی کردن
bolstered پشتی کردن
bolster پشتی کردن
haversacks کوله پشتی
haversack کوله پشتی
pillow پشتی مخده
pads لایه پشتی
pad لایه پشتی
packs کوله پشتی
pack کوله پشتی
kits کوله پشتی
climbing pack کوله پشتی
rucksack کوله پشتی
rucksacks کوله پشتی
kit کوله پشتی
backed پشتی دار
backing pawl ضامن پشتی
padded پشتی دار
knapsack کوله پشتی کوچک
ladder back دارای پشتی بلند
knapsacks کوله پشتی کوچک
turtle graphics گرافیک لاک پشتی
rear [front] connection اتصال [جلوئی] پشتی
pillow [قالیچه اندازه پشتی]
dorsomedial thalamus تالاموس پشتی- میانی
swagman مسافرکوله پشتی دار
dossel پشتی صندلی وغیره
dossal پشتی صندلی وغیره
benchstool نیمکت [صندلی] بدون پشتی
backless bench نیمکت [صندلی] بدون پشتی
windsor chair صندلی دارای پشتی منحنی
pack frame کوله پشتی زین دار
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
back پشتی کنندگان تکیه گاه
back پشتی کردن پشت انداختن
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
backs پشتی کردن پشت انداختن
googolplex عدد یک با تعداد صفرهای بتوان ده بتوان ده بتوان صد
dorsiventral دارای قسمت پشتی وشکمی مشخص
to stand by a person از کسی پشتی یا حمایت یانگهداری کردن
granger عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
backpack کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpacks کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
faldstool صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
to stand up for پشتی یا حمایت کردن از طرفداری کردن از
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com