Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
high chair
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
high chairs
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
Other Matches
choir-stall
صندلی بلند
highest
بلند پایه
highs
بلند پایه
high
بلند پایه
crepido
پی پایه بلند
lofty
بلند پایه
top-level
بلند پایه
sublime
بلند پایه عرشی
gullibility
گول خوری فریب خوری
rocking chairs
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
my chair was next his
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
camp chair
صندلی سفری صندلی صحرایی
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
hatch beam
پایه دریچه پایه دهلیز
base width
عرض پایه پهنای پایه
voraciousness
پر خوری
gastronomy
پر خوری
geophagism
گل خوری
flunkeyism
جیفه خوری
drinking was his ruin
نوشابه خوری
weldabikity
جوش خوری
weldability
جوش خوری
soakage
خیس خوری
swirls
چرخ خوری
porringer
کاسه اش خوری
swirling
چرخ خوری
swirled
چرخ خوری
swirl
چرخ خوری
slop
اشغال خوری
slopped
اشغال خوری
eleemosynary
صدقه خوری
slopping
اشغال خوری
fruitarianism
میوه خوری
lap n
بازبان خوری
malleation
چکش خوری
gutting
احشاء پر خوری
fidgeting
لول خوری
fidget
لول خوری
fidgeted
لول خوری
gorge
پر خوری کردن
ichthyophagy
ماهی خوری
fidgets
لول خوری
geophagy
خاک خوری
geophagism
خاک خوری
gut
احشاء پر خوری
gorging
پر خوری کردن
guts
احشاء پر خوری
gorges
پر خوری کردن
gorged
پر خوری کردن
milk jug
شیر خوری
decimal
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
sinecures
مفت خوری وولگردی
tea set
سرویس چای خوری
tea sets
سرویس چای خوری
tea service
سرویس چای خوری
geophagy
گل خوری زمین خواری
cafeteria messing
ناهار خوری همگانی
lucubration
دود چراغ خوری
tea cup
فنجان چای خوری
tureens
فرف سوپ خوری
tureens
قدح سوپ خوری
teapoy
میز چای خوری
tureen
قدح سوپ خوری
tureen
فرف سوپ خوری
refectories
سالن ناهار خوری
serviceability
بکار خوری بدردخوری
demitasse
فنجان قهوه خوری
table spoon
قاشق سوپ خوری
malty
خو گرفته به ابجو خوری
broadside messing
ناهار خوری گروهی
tepoy
میز چای خوری
tea services
سرویس چای خوری
sauce-boat
فزف سوس خوری
sauce boat
فرف چاشنی خوری
glad-rags
لباس پلو خوری
sauce boat
فزف سوس خوری
airing
هوا خوری بادبان
wineglasful
گیلاس شراب خوری
sauce-boats
فرف چاشنی خوری
dining room
اطاق ناهار خوری
refectory
سالن ناهار خوری
sauce-boats
فزف سوس خوری
sauce-boat
فرف چاشنی خوری
dining rooms
اطاق ناهار خوری
tea spoon
قاشق چای خوری
teaspoon
قاشق چای خوری
teaspoons
قاشق چای خوری
nephalism
پرهیز از نوشابه خوری
sinecure
مفت خوری وولگردی
salle a manger
اطاق ناهار خوری
omophagia
گوشت خام خوری
weatherability
قابلیت هوا خوری
tablespoonful
بقدر یک قاشق سوپ خوری
to be the anvil or the hammer
یا تو سر می زنی یا تو سر می خوری
[در زندگی]
.
[از گوته]
tablespoonfuls
بقدر یک قاشق سوپ خوری
tablespoonsful
بقدر یک قاشق سوپ خوری
it a day
روزی یک فنجان چای خوری
gormand
خوش سلیقگی در خوراک پر خوری
soaks
عمل خیساندن خیس خوری
soak
عمل خیساندن خیس خوری
teaspoonful
بقدر یک قاشق چای خوری
sycophancy
مفت خوری کاسه لیسی
teaspoonfuls
بقدر یک قاشق چای خوری
dinette
اطاق کوچک ناهار خوری
teaspoonsful
بقدر یک قاشق چای خوری
teabowl
فنجان چای خوری بی دسته
base piece
پایه پایه استقرار
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
scollop
فرف صدف خوری یاصدف پزی
stein
لیوان دسته دار ابجو خوری
crapulent
وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
mess hall
سالن غذا خوری سرباز خانه
mazer
جام مشروب خوری چوبی بزرگ
he swore off drinking
سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
stall
صندلی
chair
صندلی
chairing
صندلی
box seat
صندلی لژ
chairs
صندلی
chaired
صندلی
placing
صندلی
footstool
صندلی
places
صندلی
santalaceous
صندلی
seated
صندلی
footstools
صندلی
seats
صندلی
seat
صندلی
stalling
صندلی
jump seat
صندلی تا شو
place
صندلی
soakage
مقدار مایع جذب شده بوسیله خیس خوری
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
an odd chair
صندلی تکی
he nestles in the chair
در صندلی غنوده
adjustable seat
صندلی متحرک
armchairs
صندلی راحتی
morris chair
صندلی راحتی
armrest
دستهء صندلی
parliamentary seat
صندلی مجلسی
arm chair
صندلی راحتی
folding seat
صندلی تاشو
shooting sticks
صندلی عصایی
deckchair
صندلی تاشو
deckchairs
صندلی تاشو
pushchair
صندلی چرخدار
carrycots
صندلی کودک
carrycot
صندلی کودک
rockers
صندلی گهوارهای
rocker
صندلی گهوارهای
pushchairs
صندلی چرخدار
shooting stick
صندلی عصایی
armchair
صندلی راحتی
easy chairs
صندلی راحت
drive's seat
صندلی راننده
rocking chairs
صندلی گهوارهای
elbows
دسته صندلی
elbow
دسته صندلی
swivel chair
صندلی چرخان
rocking chair
صندلی گهوارهای
arm
دسته صندلی
elbowed
دسته صندلی
bucket seat
صندلی یکنفری
bucket seats
صندلی یکنفری
easy chair
صندلی راحت
antimacassar
رویهء صندلی
antimacassars
رویهء صندلی
camp chair
صندلی تاشونده
sitting
نشیمن صندلی
sittings
نشیمن صندلی
hot seat
صندلی الکتریکی
hot seat
صندلی برقی
office chair
صندلی اداری
tiers
ردیف صندلی
boatswain's chair
صندلی نقاله
tier
ردیف صندلی
armchair
صندلی دسته دار
twisboat chair
قایق- صندلی تابدار
wheel chair
صندلی چرخ دار
dossel
پشتی صندلی وغیره
armchairs
صندلی دسته دار
electric chair
صندلی اعدام الکتریکی
tuffet
صندلی یانشیمن کوتاه
deck chair
صندلی حصیری تاشو
curule chair
صندلی عاج نشان
baby carriages
صندلی چرخدار بچه
fishing chair
صندلی در قایق ماهیگیری
baby carriage
صندلی چرخدار بچه
garden seat
صندلی یانیمکت باغبانی
reseating
صندلی جدید دادن
reseats
صندلی جدید دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com