English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
viticulture صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
Other Matches
viniculture پرورش انگور شراب
scuppernong شراب انگور مشک
tokay انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
viticultural شرابسازی
gill پیمانهای برای شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
poor prospects for the steel industry دورنمای ضعیف برای صنعت پولاد
wine palm هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
winery کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
motor vehicle industry صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
biochip تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
vinosity حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
structrual engineering industry صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
wineglass لیوان شراب پیمانه شراب
gig ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
farming زراعت
aquiculture زراعت
cultivation زراعت
agriculture زراعت
aquiculture زراعت با اب
intensive cultivation زراعت عمقی
cultivate زراعت کردن
extensive cultivation زراعت سطحی
cultivating زراعت کردن
cultivates زراعت کردن
extensive cultivation زراعت وسیع
farmable زراعت کردنی
ceres الهه زراعت ورستنی ها
to cultivate vegetables زراعت کردن سبزیجات
demeter الهه زراعت وحاصلخیزی
farmed کاشتن زراعت کردن در
to work the land زمین را زراعت کردن
farm کاشتن زراعت کردن در
farms کاشتن زراعت کردن در
grapes انگور
grape انگور
the juice of the grape اب انگور
blood of the grape اب انگور
nightshade سگ انگور
grape stone هسته انگور
muscadine انگور مشک
grapy شبیه انگور
grape stone دانه انگور
muscatel انگور مشک
gooseberry انگور فرنگی
scuppernong انگور مشک
malvasia نوعی انگور
to twitch off grapes انگور چیدن
rareripe انگور زود رس
vintage انگور چینی
gooseberries انگور فرنگی
vintages انگور چینی
grapevines درخت انگور
grapevine درخت انگور
gooseberry bush درخت انگور وحشی
muscatel انگور یاشراب موسکاتل
muscadine باده انگور مشک
aciniform انگور مانند خوشهای
botryoidal شبیه خوشه انگور
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
winepress ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
vintage year سال وفور محصول انگور
vintages فصل انگور چینی محصول
botryoidal دارای شکل خوشه انگور
stum شیره انگور باده تازه
vintage فصل انگور چینی محصول
riesling انگور سفید نواحی راین
grapevine [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
madrono توت فرنگی درختی انگور خرس
madrone توت فرنگی درختی انگور خرس
madrona توت فرنگی درخت انگور خرس
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
thyrsus نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
viniferous شراب زا
bacchus شراب
wines شراب
wine شراب
the juice of the grape شراب
grcen wine شراب نارس
filtrate شراب ناب
wine cellar شراب دخمه
decant ریختن شراب
decants ریختن شراب
grcen wine شراب تازه
decanting ریختن شراب
wine cellar انبار شراب
wine maker شراب ریز
vinous flavour طعم شراب
binge شراب خواری
enology شراب شناسی
winebibber شراب خور
guzzler شراب خور
decanted ریختن شراب
cider شراب سیب
vinal بشکل شراب
viticulturist شراب ساز
cochineal قرمز شراب کش
pottle رطل شراب
binges شراب خواری
wineskin مشک شراب
winegrower شراب ساز
oenomel شراب عسلی
oenologist شراب شناس
wines شراب نوشیدن
grail جام شراب
wino معتاد به شراب
ustulation سوزاندن شراب
fortified wine شراب قوی
it is a racy wine شراب رادارد
wineglass جام شراب
rhenish wine شراب اسمانی
riesling شراب سفید
wine شراب نوشیدن
viniferous دارای شراب
vermt شراب افسنطین
viniculture شراب سازی
fortified wines شراب قوی
trade صنعت
arts صنعت
art صنعت
traded صنعت
artless بی صنعت
industries صنعت
industry صنعت
crafts صنعت
craft صنعت
craftsman trade صنعت
frutex شراب شربت الکلی
vinic مربوط به شراب یا الکل
loading امیختن موادخارجی به شراب
chalice گیلاس شراب [در مراسم]
goblet گیلاس شراب [در مراسم]
malmsey شراب شیرین قبرس
chianti نوعی شراب قرمز
winepress خمره شراب سازی
vintnery عمده فروشی شراب
jeroboam جام شراب بزرگ
goblet گیلاس شراب تکه
vermouths شراب شیرین افسنطین
fortified wines شراب تقویت شده
claret نوعی شراب قرمز
vermouth شراب شیرین افسنطین
vinifacteur اسباب شراب سازی
argol دردشراب .ته نشین شراب
fortified wine شراب تقویت شده
bacchus رب النوع شراب و باده
wineglasful گیلاس شراب خوری
gladstone نوعی شراب ارزان
maderia شراب محصول مادریا
cellar جای شراب انداختن
clarets نوعی شراب قرمز
vintner عمده فروش شراب
vintners عمده فروش شراب
goblets گیلاس شراب تکه
fiasco ناکامی بطری شراب
fiascos ناکامی بطری شراب
chablis نوعی شراب سفید
straw wine شراب شیرین کشمش
enology مبحث شراب شناسی
cellars جای شراب انداختن
wineshop مغازه شراب فروشی
industrialist صنعت کار
industrialists صاحب صنعت
industrialist صاحب صنعت
similes صنعت تشبیه
infant industry صنعت نوزاد
declining industry صنعت رو به زوال
domestic industry صنعت داخلی
weak industry صنعت ضعیف
iron industry صنعت اهن
plastic industry صنعت پلاستیک
textile industry صنعت بافندگی
service industry صنعت خدمات
textile industry صنعت نساجی
simile صنعت تشبیه
contracting industry صنعت ساختمان
competitive industry صنعت رقابتی
sick industry صنعت بیمار
cottage industries صنعت روستایی
technology صنعت شناسی
hyperbole صنعت اغراق
agro industry کشت و صنعت
computer industry صنعت کامپیوتر
industrial espionage جاسوسی در صنعت
cottage industry صنعت روستایی
handicraft صنعت دستی
industrialists صنعت کار
filmdom صنعت سینما
technologies صنعت شناسی
craftsmen هنرپیشه صنعت گر
craftsman هنرپیشه صنعت گر
structrual engineering industry صنعت سازه
electric industry صنعت برق
manufacturing صنعت ساخت
philotechnic صنعت دوست
labour intensive industry صنعت کاربر
haniwork صنعت دست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com