English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (41 milliseconds)
English Persian
to e. figures upon astone صورت هایی بر سنگ نقش کردن
Search result with all words
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
Other Matches
arrays آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
sequence تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
tabulator بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
hypercard نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
drawing tools مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
querying 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
query 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
divides پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
divide پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
to take action to prevent [stop] such practices اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
blasts آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blast آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
invoiced صورت کردن
invoices صورت کردن
list صورت کردن
invoice صورت کردن
invoicing صورت کردن
roster وارد صورت کردن
to strike off the rolls از صورت حذف کردن
rosters وارد صورت کردن
strike off the rolls از صورت وکلا خارج کردن
schedule صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
mine action عمل کردن به صورت مین
schedules صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
To take an invevtory. صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
take something to heart <idiom> به صورت جدی تصمیم گیری کردن
skew میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing میزان کردن چیزی به صورت نادرست
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
administrative landing پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
hasty sling حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
figure eight fake ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
to stare at person in the face توی صورت کسی خیره یابربرنگاه کردن
denationalises از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
to marshal one's creditors صورت بستانکاران خود را ازلحاظ تقدم و تاخر منظم کردن
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
to save ones face ابروی خودراحفظ کردن صورت خودرابسیلی سرخ نگاه داشتن
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAV file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
selected خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
selects خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
select خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
declarations نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
frame کنترل هایی
mines مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mine مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mined مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
hotspot فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
divers statements گفته هایی چند
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
texts پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
the tree shoot out brances ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
Photos are accepted world عکس هایی مقبولی دنیا
the city has been proclaimed قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
mews طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
the i. parts of a whole بخش هایی مکمل یک چیزدرست
pearly teeth دندان هایی چون مروارید
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
it was skirted by trees درخت هایی در کنار ان بود
line ahead کشتی هایی که پشت سر هم میروند
colour جدول شماره هایی که ویندوز
colours جدول شماره هایی که ویندوز
overlay نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlays نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlaying نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
auto توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
the strangers in tehran بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
foundation pile میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
classing محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
krantz خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
buttoned کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
class محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
buttoning کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
classed محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
classes محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
Ersatz architecture [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
ccd محفظه هایی برای ذخیره داده
clock سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
socket [وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
database مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
Decalogue [قسمت هایی از دیوار یا پرده ی پشت محراب]
rag bolt میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
C-scroll [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
applet برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
clocks سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
databases مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
pipping دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
pipped دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
flyings رشته هایالیف هایی که ازچیزی جداشده بهوامیرود
rose window پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
pip دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
knickerbocker زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
lateral route جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
pips دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
electric تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
acid fast دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
codress procedure روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
keep up appearances فاهر خود را حفظ کردن صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن
clock تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
interplane strut پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
pin compatible تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
grangerism ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
automation استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
microscopist کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
protonotary apostoloc یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Atari ST و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
clocks تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
foxtail یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
gear cluster مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
isoperimetry گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
shot group گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
the forth bristled with guns توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
conchoidal دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
grease paint رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران
dual سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
decision مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
slsi Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
intrusive thoughts اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
haplont موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند
paragraphs - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
communication پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
hanging committee انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
desktop نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
hardware دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
toolbar پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
farrow همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowed همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
intercalated strata چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
farrows همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
crow steps لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
farrowing همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
decisions مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
generation زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generations زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com