English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (4 milliseconds)
English Persian
wastage ضایعات تضییع
Other Matches
napping waste ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
spoiled تضییع
spoiling تضییع
spoils تضییع
spoil تضییع
wasting تضییع
waste تضییع کردن اتلاف
wastes تضییع کردن اتلاف
memoranda ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
memorandums ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
memorandum ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود
scrapping ضایعات
scraps ضایعات
scrapped ضایعات
scrap ضایعات
cultch ضایعات
wastage ضایعات
waste product ضایعات
spoilage ضایعات
culch ضایعات
garble ضایعات
decrement ضایعات
damage criteria میزان ضایعات
effective damage ضایعات موثر
cotton waste ضایعات پنبه
pugs ضایعات غله
pug ضایعات غله
lint ضایعات پنبه
casualties تلفات و ضایعات
loss تلفات ضایعات
casualty تلفات و ضایعات
battle casualty ضایعات رزمی
damage ضایعات رزمی
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
mass casualties تلفات و ضایعات شدید
loss appraisal ضایعات قابل قبول
loss replacement جایگزینی تلفات و ضایعات
mortality قابلیت دریافت ضایعات
gumma ضایعات دوره سوم سفلیس
loss تلفات جنگی ضایعات رزمی
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
excess cover treaty قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com