Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
sevice kick
ضربه سرویس
Other Matches
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
let
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
letting
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
service dog
سگ سرویس
in-
خط سرویس
in
خط سرویس
after sales service
سرویس
service
سرویس
serviced
سرویس
assistance dog
سگ سرویس
service line
خط سرویس
centermark
خط سرویس
medical response dog
سگ سرویس
letting
سرویس خطا
aditional service
سرویس اضافی
after sales service
سرویس خدماتی
service area
منطقه سرویس
cannon balls
سرویس چکشی
air line
سرویس هوایی
american twist
سرویس چرخشی
telephone service
سرویس تلفن
cannon ball
سرویس چکشی
short service line
خط سرویس کوتاه
truckline
سرویس باربری
windmill service
سرویس چکشی
service echelon
ردههای سرویس
let
سرویس خطا
service over
خطای سرویس
service stairs
پلکان سرویس
underhand service
سرویس ساده
cooking set
سرویس پخت و پز
lets
سرویس خطا
lubritorium
چاله سرویس
serviced
بنگاه سرویس
half court
زمین سرویس
service
سرویس کردن
service
بنگاه سرویس
hand out
خطای سرویس
information service
سرویس اطلاعاتی
serviced
سرویس کردن
backcourt
پشت خط سرویس
kick serve
سرویس پیچشی
side out
خطای سرویس
ace
امتیاز سرویس
aces
امتیاز سرویس
hand in
سمت زمین سرویس
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
change of service
تعویض سرویس والیبال
tea services
سرویس چای خوری
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
side out
خراب کردن سرویس
hook service
سرویس برگردان والیبال
tea service
سرویس چای خوری
out
دریافت کننده سرویس
servicing
سرویس کردن خودروها
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
outed
نوبت سرویس اسکواش
outed
دریافت کننده سرویس
odd court
زمین سرویس سمت چپ
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
out of hand serve
سرویس پایین دست
out-
نوبت سرویس اسکواش
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
out-
دریافت کننده سرویس
railroad service
سرویس راه اهن
out
نوبت سرویس اسکواش
service ace
امتیاز سرویس تنیس
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
in side
سمت سرویس زمین
service court
محل فرود سرویس
left court
زمین سرویس سمت چپ
tea sets
سرویس چای خوری
tea set
سرویس چای خوری
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
right court
زمین سرویس سمت راست
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
service court
محل فرود سرویس اسکواش
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
Service Included
سرویس حساب شده است.
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
ten year device
وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
replacement bus service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
throw
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
telesoftware
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
throwing
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throws
باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
name
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
names
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
dialup
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dial up service
سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
public
سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
voice
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voices
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing
سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
host computers
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
heaps
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaping
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
host computer
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
priority
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
priorities
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
subscribe
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
cross compiling assembling
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
kicks
ضربه
surge
ضربه
kicks
ضربه با پا
kicking
ضربه
push
ضربه
pushed
ضربه
pushes
ضربه
pulse
ضربه
shocked
ضربه
tit
ضربه
tits
ضربه
butting
ضربه با سر
shocks
ضربه
double kick
دو ضربه پی در پی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com