Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
lash
ضربه شلاق
lashed
ضربه شلاق
lashes
ضربه شلاق
Search result with all words
whiplash
هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
whiplashes
هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
eighty lashes
هشتاد ضربه شلاق
he was given 0 lashes
بیست ضربه شلاق خورد
Other Matches
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
lashed
شلاق
horsewhipping
شلاق
scourge
شلاق
knout
شلاق
horsewhipped
شلاق
horsewhip
شلاق
the lash
شلاق
horsewhips
شلاق
whiplashes
شلاق
flagellum
شلاق
whips
شلاق
scourage
شلاق
gad
شلاق
whip
شلاق
lash
شلاق
lashes
شلاق
whipped
شلاق
whiplash
شلاق
flagellate
شلاق زدن
cats
شلاق زدن
cartwhip
شلاق کاری
scourage
شلاق زدن
bastes
شلاق زدن
flagellated
شلاق زدن
flagellates
شلاق زدن
flagellating
شلاق زدن
baste
شلاق زدن
welt
شلاق زدن
welts
شلاق زدن
basted
شلاق زدن
cat
شلاق زدن
belabour
شلاق زدن
belabor
شلاق زدن
lashing
شلاق زنی
flagellation
شلاق زنی
flagellator
شلاق زننده
flogger
زننده شلاق
gad
شلاق سیخی
bullwhip
شلاق چرمی
lashes
شلاق خوردن
lash
شلاق خوردن
horse
شلاق زدن
flagellation
شلاق زدن
lash vt
شلاق زدن
lasher n
سد شلاق زننده
lashed
شلاق خوردن
cow hide
شلاق زدن
whips
شلاق زدن
whiplashes
شلاق زدن
flogging
شلاق زدن
taws
شلاق زدن
flog
شلاق زدن
whipping
شلاق زدن
flogs
شلاق زدن
whippy
شبیه شلاق
whipstock
دسته شلاق
whipping
شلاق زنی
leather
شلاق زدن
to touch up
شلاق زدن
vapulation
شلاق زنی
whiplash
شلاق زدن
whipped
شلاق زدن
whip
شلاق زدن
flogged
شلاق زدن
hide
سخت شلاق زدن
lambast
شلاق تازیانه زدن
cats
قی کردن شلاق لنگربرداشتن
beat
شلاق زدن کوبیدن
yerk
شلاق زدن کوبیدن
hides
سخت شلاق زدن
sentenced to the lash
محکوم به خوردن شلاق
to whipped on
بضرب شلاق بردن
belt
بندچرمی شلاق زدن
beats
شلاق زدن کوبیدن
cat
قی کردن شلاق لنگربرداشتن
belted
بندچرمی شلاق زدن
belts
بندچرمی شلاق زدن
lambaste
شلاق تازیانه زدن
blackjack
چماق یا شلاق چرمی
knack
صدای شلاق استعداد
wealŠwale
شلاق زدن متحری گذاشتن
wheal
ورم جای شلاق و غیره
lick son
عیبی را با شلاق از کسی دورکردن
lickings
شلاق زنی بشکل دراوری
licking
شلاق زنی بشکل دراوری
horsewhip
شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhipped
شلاق زدن تنبیه کردن
horsewhipping
شلاق زدن تنبیه کردن
flails
شلاق زدن خرمن کوب
flailing
شلاق زدن خرمن کوب
flailed
شلاق زدن خرمن کوب
flail
شلاق زدن خرمن کوب
whip
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
whipped
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
flicking
ضربت اهسته و سبک با شلاق
stick
تخته موج سواری شلاق
flick
ضربت اهسته و سبک با شلاق
smack
صدای سیلی یا شلاق مزه
flicks
ضربت اهسته و سبک با شلاق
thong
شلاق زدن باتسمه بستن
thongs
شلاق زدن باتسمه بستن
horsewhips
شلاق زدن تنبیه کردن
flicked
ضربت اهسته و سبک با شلاق
whips
شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
smacks
صدای سیلی یا شلاق مزه
smacked
صدای سیلی یا شلاق مزه
cartwhip
شلاق زدن تنبیه کردن
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
whip in
با شلاق مانع شراکندگی تازیها شدن
Give him a taste of the whip .
بگذار مزه شلاق را یک کمی بچشد
snapping
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snaps
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snap
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
to pickle a person's back
پشت کسیراپس از شلاق زدن نمک و سرکه مالیدن
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
flagellant
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
pizzle
الت نری گاو شلاق ساخته شده از ذکر گاو
wallops
شلاق زدن سخت زدن
scutch
شلاق زدن کتک زدن
walloped
شلاق زدن سخت زدن
wallop
شلاق زدن سخت زدن
walloper
شلاق زدن سخت زدن
whipped
شلاق زدن تازیانه زدن
whip
شلاق زدن تازیانه زدن
whips
شلاق زدن تازیانه زدن
antiknock
ضد ضربه
pushes
ضربه
pushed
ضربه
push
ضربه
collisions
ضربه
flap
ضربه
flapped
ضربه
flaps
ضربه
shocked
ضربه
butt joint
ضربه
impulse
ضربه
impulses
ضربه
collision
ضربه
shock
ضربه
kick
ضربه با پا
kick
ضربه
tits
ضربه
tit
ضربه
kicked
ضربه با پا
kicking
ضربه با پا
hack
ضربه
kicking
ضربه
hacked
ضربه
kicks
ضربه با پا
hacks
ضربه
kicks
ضربه
surges
ضربه
surged
ضربه
pulse
ضربه
shocks
ضربه
pulsed
ضربه
butting
ضربه با سر
thuds
ضربه
thudding
ضربه
thudded
ضربه
thud
ضربه
brunt
ضربه
surge
ضربه
kicked
ضربه
blow
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
sole trap
ضربه با کف پا
left
ضربه چپ
strikeless
بی ضربه
head
ضربه با سر
pops
ضربه
popped
ضربه
pop
ضربه
whang
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
shock proof
ضد ضربه
bonk
ضربه بر سر
double kick
دو ضربه پی در پی
bonked
ضربه بر سر
slugger
ضربه زن
blows
ضربه
mishit
ضربه بد
stroke
ضربه
interrupter
ضربه گر
shots
ضربه
shot
ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com