Dictiornary-Farsi | ضریب تخلیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
coefficient of discharge	ضریب تخلیه


Other Matches

modulus of elasticity	ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
attenuation factor	ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
availability factor	ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
convergence factor	ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
design stress resultant	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor	ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient	ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation	دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety	ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient	ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor	ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
slices	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient	ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
discharge	تخلیه
disembarkation	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
evacuating	تخلیه
evacuates	تخلیه
stripping	تخلیه
depletion	تخلیه
evacuate	تخلیه
evacuated	تخلیه
discharges	تخلیه
exhaust	تخلیه
LSD	تخلیه
exhausts	تخلیه
unloading	تخلیه
evacuation	تخلیه
discharged	تخلیه
unstuffing	تخلیه
emptying	تخلیه
residual discharge	تخلیه مانده
road clearance	تخلیه جاده
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
rotary discharger	تخلیه گر گردان
relief well	چاه تخلیه
abreaction	تخلیه هیجانی
point discharge	تخلیه نقطهای
to offload	تخلیه کردن
blow off	شیر تخلیه
catharsis	تخلیه هیجانی
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
tipper	تخلیه کننده
brush discharge	تخلیه جارویی
sluiceway	دهانه تخلیه
site clearance	تخلیه کارگاه
area evacuation	تخلیه منطقهای
surging discharge	تخلیه نوشی
air evacuation	تخلیه هوایی
chain of evacuation	سیستم تخلیه
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
bank sluice	دریچه تخلیه
ozone depletion	تخلیه اوزون
flaming discharge	تخلیه مشتعل
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge opening	مجرای تخلیه
discharge opening	راهگاه تخلیه
discharge of chips	تخلیه براده ها
discharge nozzle	فواره تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharging wharf	اسکله تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
glow discharge	تخلیه تابناک
escape channel	مجرای تخلیه اب
glow discharge	تخلیه تابنده
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge	تخلیه الکترونها
electrical discharge	تخلیه برقی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
high rate discharge	تخلیه شدید
impulse discharge	تخلیه ضربهای
discharge end	محل تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
main discharge	تخلیه اصلی
medical evacuation	تخلیه بهداری
medical evacuation	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical recovery	تخلیه پزشکی
corona discharge	تخلیه کورونا
education pipe	لوله تخلیه
corona discharge	تخلیه الکتریکی
corollary discharge	تخلیه تبعی
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
neural discharge	تخلیه عصبی
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
oscillating discharge	تخلیه مواج
debarkation net	تور تخلیه
defecation	تخلیه شکم
dejecta	تخلیه مدفوع
discharge currect	جریان تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
drain cock	لوله تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
internal discharge	تخلیه داخلی
depletion layer	ناحیه تخلیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
depletion area	ناحیه تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
lightning discharge current	جریان تخلیه
undulatory discharge	تخلیه مواج
quitting	تخلیه خانه
quit	تخلیه خانه
evacuating	تخلیه کردن
unload	تخلیه کردن
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
depopulation	تخلیه جمعیت
discharge	تخلیه الکتریکی
disembark	تخلیه کردن
disembarked	تخلیه کردن
evacuates	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
vacate	تخلیه کردن
evacuate	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
disembarking	تخلیه کردن
unloads	تخلیه کردن
sluiced	دریچه تخلیه
sluices	دریچه تخلیه
discharges	تخلیه بار
sluice	دریچه تخلیه
discharges	تخلیه الکتریکی
drain	تخلیه کردن
discharge	تخلیه بار
draining	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
drains	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
second townsend discharge	تخلیه دوم تاونزند
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
high frequency discharge	تخلیه فرکانس بالا
evacuate	تخلیه مزاج کردن
landing weight	وزن با هنگام تخلیه
implusive discharge	تخلیه غیر متناوب
discharge	شلیک عصبی تخلیه
landing order	اجازه تخلیه بار
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
evacuates	تخلیه مزاج کردن
sediment escape	ساختمانهای تخلیه و شستشو
discharges	شلیک عصبی تخلیه
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
corona discharge current	جریان تخلیه کورونا
evacuated	تخلیه مزاج کردن
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار
clearing station	ایستگاه تخلیه بیماران
silt ejector	تخلیه کننده رسوب
clearing station	پست تخلیه بیماران
semi self maintained discharge	تخلیه نیم وابسته
defecates	تخلیه کردن شکم
road clearance	تخلیه کردن جاده
defecating	تخلیه کردن شکم
main gap	فاصله تخلیه اصلی
overdischarge of battery	تخلیه فرساینده باتری
defecated	تخلیه کردن شکم
defecate	تخلیه کردن شکم
oil drain cock	شیر تخلیه روغن
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
degasify	تخلیه کردن گاز
discharge capacity	فرفیت تخلیه بارانداز
stevedore	متصدی بارگیری و تخلیه
diffusion	تخلیه کردن بافشار
stevedores	متصدی بارگیری و تخلیه
automatic tipper	تخلیه کننده خودکار
local action	تخلیه موضعی باتری
low pressure discharge	تخلیه ی فشار ضعیف
eduction pipe	لوله تخلیه یاکشش
oil drain plug	توپی تخلیه روغن
dust removal	تخلیه گرد و خاک
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک