Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
coefficient of compressibility	ضریب قابلیت فشردگی
Other Matches
compressibility	قابلیت فشردگی
packing factor	ضریب فشردگی
availability factor	ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
coefficient of transmissibility	ضریب قابلیت انتقال
coefficient of compressibility	ضریب قابلیت تراکم
modulus of elasticity	ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
attenuation factor	ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor	ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
design stress resultant	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
reduction coefficient	ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
probability factor	ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
charactristics	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
condensation	به هم فشردگی
strangulation	فشردگی
compression	فشردگی
jams	فشردگی
jammed	فشردگی
packing	فشردگی
jam	فشردگی
compaction	به هم فشردگی
contraction	فشردگی
compaction	فشردگی
contractions	فشردگی
coarctation	فشردگی
distraint	فشردگی
compactions	فشردگی
flattening	فشردگی
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
storage compaction	فشردگی انباره
compression	درهم فشردگی
compressive strength	تاب فشردگی
compaction	بهم فشردگی
cerebral compression	فشردگی مغزی
molecular packing	به هم فشردگی مولکولی
data compaction	فشردگی داده ها
cold extrude	فشردگی سرد
cold extrusion	فشردگی سرد
precompression	پیش فشردگی
cold extrusion die	حدیده فشردگی سرد
prestressing method	روش پیش فشردگی
biquinary notation	دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient	ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety	ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient	ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
impaction	بهم فشردگی بسته بندی
compression	بهم فشردگی متراکم سازی
depth of indentation	عمق فشردگی در جاده سازی اسفالت
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
scale factor	ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
slice	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient	ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slices	ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
data compression	متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
prestressing	پیش تنیده پیش فشردگی
capacity	قابلیت
abilities	قابلیت
ability	قابلیت
competence	قابلیت
adaptability	قابلیت
capacities	قابلیت
skill	قابلیت
capability	قابلیت
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
fitness	قابلیت
solubility	قابلیت حل
eligibility	قابلیت
habilitation	قابلیت
solvability	قابلیت حل
contemptibility	قابلیت
susceptibility	قابلیت
predicability	قابلیت اسناد
reflectance	قابلیت انعکاس
reliableness	قابلیت اعتماد
practicableness	قابلیت عبور
erectility	قابلیت نعوظ
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
dependability	قابلیت اعتماد
pregnability	قابلیت تسخیر
erodibility	قابلیت فرسایش
readability	قابلیت خواندن
expandability	قابلیت انبساط
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی
expansibility	قابلیت انبساط
preventability	قابلیت جلوگیری
usefulness	قابلیت استفاده
explosiveness	قابلیت انفجار
culpability	قابلیت مجازات
excitability	قابلیت تحریک
presentability	قابلیت ارائه
exchangeability	قابلیت معاوضه
coagulability	قابلیت انعقاد
dependability	قابلیت اطمینان
brushability	قابلیت رنگرزی
serviceability	قابلیت تعمیر
divisibility	قابلیت تقسیم
severability	قابلیت سواشدن
distensibility	قابلیت انبساط
severability	قابلیت تقسیم
solubility	قابلیت انحلال
disqualifications	سلب قابلیت
dissolubility	قابلیت انحلال
stickability	قابلیت مقاومت
stickability	قابلیت محافظت
digestibility	قابلیت هضم
audibility	قابلیت استماع
dis qualified	فاقد قابلیت
serviceability	قابلیت استفاده
serializability	قابلیت تسلسل
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
renewability	قابلیت تجدید
emissivity	قابلیت انتشار
repeatability	قابلیت تکرار
pourability	قابلیت ریزش
castability	قابلیت ریزش
reproducibility	قابلیت تکثیر
resectability	قابلیت برش
emissivity	قابلیت نشر
inflammability	قابلیت اشتعال
destructibility	قابلیت انهدام
salability	قابلیت فروش
vendibility	قابلیت فروش
calculability	قابلیت شمارش
edibility	قابلیت خوردن
retractility	قابلیت انقباض
portability	قابلیت انتقال
ignitability	قابلیت اشتعال
interchangeability	قابلیت تبادل
interchangeability	قابلیت تعویض
comparableness	قابلیت مقایسه
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
expandability	قابلیت توسعه
conversableness	قابلیت معاشرت
fusibility	قابلیت گداز
compactibility	قابلیت تراکم
communicability	قابلیت ارتباط
combustiblity	قابلیت تراکم
combustiblity	قابلیت انفجار
combustiblity	قابلیت احتراق
intelligibility	قابلیت فهم
comprehensibility	قابلیت درک
conductivity	قابلیت هدایت
ignitability	قابلیت احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
imitability	قابلیت تقلید
conductibility	قابلیت هدایت
hardenability	قابلیت سختی
habitableness	قابلیت سکونت
habitability	قابلیت سکنی
imputability	قابلیت اسناد
conceivability	قابلیت تصور
computability	قابلیت محاسبه
controllability	قابلیت کنترل
inaptly	با عدم قابلیت
inheritability	قابلیت توارث
combustibility	قابلیت اشتعال
fusibility	قابلیت ذوب
flammability	قابلیت اشتعال
fissility	قابلیت انشقاق
fermentability	قابلیت تخمیر
motor ability	قابلیت حرکت
moveability	قابلیت حرکت
navigability	قابلیت کشتیرانی
opposability	قابلیت تقابل
extensibility	قابلیت کشش
extensibility	قابلیت تمدید
penetrability	قابلیت نفوذ
perceptibility	قابلیت درک
permeability	قابلیت تراوایی
pliability	قابلیت خمیدگی
portability	قابلیت ترابری
meltability	قابلیت گداختن
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
convertibility	قابلیت تبدیل
combustibility	قابلیت سوزش
combinability	قابلیت ترکیب
interpretability	قابلیت تفسیر
interpretability	قابلیت توجیه
fungibility	قابلیت تعویض
forgeability	قابلیت اهنگری
fordability	قابلیت عبور
corruptibility	قابلیت فساد
machinability	قابلیت تراش
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com