Dictiornary-Farsi | ضمیمه کتاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
postscript	ضمیمه کتاب
postscripts	ضمیمه کتاب


Search result with all words

glossaries	واژه نامه ضمیمه کتاب
glossary	واژه نامه ضمیمه کتاب
Other Matches

capitulary	کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
excursus	مقالهء ضمیمه ضمیمه تشریحی
annexing	ضمیمه کردن ضمیمه
annexes	ضمیمه کردن ضمیمه
annex	ضمیمه کردن ضمیمه
deuteronomic	وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference	کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton	کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand	منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
exhibits	ضمیمه
appendices	ضمیمه
exhibited	ضمیمه
exhibiting	ضمیمه
complements	ضمیمه
complementing	ضمیمه
annexing	ضمیمه
complemented	ضمیمه
complement	ضمیمه
annexes	ضمیمه
annex	ضمیمه
exhibit	ضمیمه
including	به ضمیمه
thereto attached	ضمیمه به ان
amendments	ضمیمه
amendment	ضمیمه
appendix	ضمیمه
appendixes	ضمیمه
supplements	ضمیمه
supplementing	ضمیمه
supplemented	ضمیمه
supplement	ضمیمه
addendum	ضمیمه
apendix	ضمیمه
attached	ضمیمه
appurtenence	ضمیمه
including <prep.>	به ضمیمه
appendage	ضمیمه
appendages	ضمیمه
appurtenance	ضمیمه
appendant	ضمیمه
accompanying	ضمیمه
accompaniment	ضمیمه
accompaniments	ضمیمه
insertion	ضمیمه
addenda	ضمیمه
attachment	ضمیمه
enclosure	ضمیمه
enclosures	ضمیمه
comprising <prep.>	به ضمیمه
inclusive of <prep.>	به ضمیمه
enclosing	ضمیمه کردن
encloses	ضمیمه کردن
attachment	ضمیمه الصاق
enclose	ضمیمه کردن
subjoin	ضمیمه کردن
append	ضمیمه کردن
add	ضمیمه کردن
affixed	ضمیمه کردن
attaching	ضمیمه کردن
attach	ضمیمه کردن
attaches	ضمیمه کردن
vermiform appendix	ضمیمه اعور
enclosed	ضمیمه شده
adject	ضمیمه کردن
affixing	ضمیمه کردن
tacked	ضمیمه کردن
tacking	ضمیمه کردن
tacks	ضمیمه کردن
cirrus	اویز ضمیمه
annexed	ضمیمه منضم
given in	ضمیمه شده
adjuncts	ملازم ضمیمه
affixes	ضمیمه کردن
affix	ضمیمه کردن
codicils	ضمیمه وصیتنامه
adjoint	مشوق ضمیمه
an a to a dictionary	ضمیمه فرهنگ
tack	ضمیمه کردن
accompanied	ضمیمه کردن
accompanies	ضمیمه کردن
accompany	ضمیمه کردن
adjunct	ملازم ضمیمه
codicil	ضمیمه وصیتنامه
extrinsic	جزئی ضمیمه
arrangements	ضمیمه قرارداد
attachment	ضبط ضمیمه
arrangement	ضمیمه قرارداد
tag	ضمیمه کردن
tag	ضمیمه شدن به
enclosed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
tags	ضمیمه کردن
affected [added] <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
tags	ضمیمه شدن به
affixed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
attributed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
attached <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
annexed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
appendixes	ضمیمه ذیل
appendix	ضمیمه ذیل
pendant	بی تکلیف ضمیمه شده
annexes	پیوستن ضمیمه سازی
cirrate	دارای زائده و ضمیمه
additions	اسم اضافی ضمیمه
the a invoice	صورت حساب ضمیمه
pendants	بی تکلیف ضمیمه شده
addition	اسم اضافی ضمیمه
annex	پیوستن ضمیمه سازی
annexation	ضمیمه سازی انضمام
annexing	پیوستن ضمیمه سازی
attachment	توقیف کردن ضمیمه
adjunction	ضمیمه مشاع سازی
copy of his letter is here with enclosed	رونوشت نامه وی ضمیمه است
supplemented	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
attachment	ضمیمه اثاث جمع اوری
schedules	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
supplementing	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
scheduled	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
tagged	بر چسب زده ضمیمه دار
supplements	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
supplement	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
schedule	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
return account	صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
attachable	قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
attachment	توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
aston [British E]	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E]	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Lower third	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
accession book	فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
letter writer	کتاب
hexateuch	شش کتاب
i sold the book for rials 0	کتاب را
that book	ان کتاب
text	کتاب
booked	کتاب
books	کتاب
book	کتاب
bokk	کتاب
texts	کتاب
ecclesiastes	کتاب واعظ
f. of books	عاشق کتاب
encyclopaedia	کتاب حاوی
enchiridion	کتاب کوچک
formulary	کتاب نماز
abecedarium	کتاب الفباء
nautical	خلبان کتاب
miaasl	کتاب نماز
bibliophil	کتاب دوست
bibliophile	دوستدار کتاب
black book	کتاب سیاه
blue book	کتاب ابی
catalog	کتاب فهرست
booker	کتاب دار
book og kings	کتاب پادشاهان
by the book	ازروی کتاب
boookbinder	کتاب ساز
book one	کتاب نخست
missal	کتاب دعا
biblioklept	کتاب دزد
bibliographer	کتاب شناس
ecclesiastes	کتاب جامعه
deuteronomy	کتاب تثنیه
corrigenda	غلطهای کتاب
avesta	کتاب زرتشت
bibiliography	کتاب شناسی
booklets	کتاب کوچک
bibliograph	کتاب شناس
bookplate	برچسب کتاب
class book	کتاب کلاسی
book review	انتقاد از کتاب
that book	این کتاب
book plate	برچسب کتاب
book plates	برچسب کتاب
casebook	کتاب موارد
casebook	کتاب زایه
casebooks	کتاب زایه
comic book	کتاب کاریکاتور
comic books	کتاب کاریکاتور
storybook	کتاب داستان
your book	کتاب شما
wordbook	کتاب لغت
that is my book	کتاب من است
the holy	کتاب مقدس
vademecum	کتاب درسی
vademecum	کتاب موردمراجعه
word book	کتاب لغت
lexicon [dictionary]	کتاب لغت
word book	کتاب لغت
wordbook	کتاب لغت
glossary	کتاب لغت
dictionary	کتاب لغت
fortunebook	کتاب فالگیری
missal	کتاب نماز
octateuch	هشت کتاب
p. album	کتاب عکس
paper stainer	کتاب نویس
pepole of the book	اهل کتاب
mass book	کتاب نماز
margent	حاشیه کتاب