English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
high pressure stage طبقه فشار قوی
Search result with all words
impluse stage طبقه فشار مستقیم
Other Matches
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
phases طبقه
range طبقه
ranged طبقه
generals طبقه
storey طبقه
general طبقه
category طبقه
layers طبقه
laminate طبقه طبقه
grades طبقه
castes طبقه
caste طبقه
ranges طبقه
phase طبقه
phased طبقه
layer طبقه
of all sorts از هر طبقه
straticulate طبقه طبقه
pigeonhole طبقه
story=storey طبقه
storey=story طبقه
stepless بی طبقه
storeys طبقه
stories طبقه
ilk طبقه
strips طبقه
genre طبقه
genres طبقه
course طبقه
coursed طبقه
courses طبقه
bed طبقه ته
bed طبقه
beds طبقه ته
beds طبقه
floor طبقه
lain طبقه
floored طبقه
floors طبقه
single stage یک طبقه
stratum طبقه
classes طبقه
two storeyed دو طبقه
story طبقه
grain طبقه
class طبقه
classing طبقه
ranks طبقه
classed طبقه
grade طبقه
first class طبقه یک
folium طبقه
rank طبقه
stage طبقه
ranked طبقه
stages طبقه
sorts طور طبقه
the second storey طبقه دوم
sorting طبقه بندی
sorted طور طبقه
subordinate class طبقه وابسته
social class طبقه اجتماعی
intermediate طبقه میانی
substratum طبقه زیر
substratum پی طبقه زیر
superordinate class طبقه فراگیر
turbine stage طبقه توربین
superstratum طبقه فوقانی
systemization طبقه بندی
the upper storey طبقه فوقانی مخ
subclass زیر طبقه
sort طور طبقه
stratification طبقه بندی
working classes طبقه کارگر
typification طبقه بندی
working class طبقه کارگر
bracket طبقه بندی
twin deck پل دو طبقه ناو
subclass طبقه فرعی
spectral class طبقه بینابی
toiling class طبقه رنجبر
proletariat طبقه زحمتکش
proletariat طبقه کارگر
lower class طبقه پایین
lower classes طبقه پایین
stratiform طبقه وار
plebeians طبقه سوم
plebeian طبقه سوم
plutocracy طبقه ثروتمند
plutocracies طبقه ثروتمند
proletariat طبقه رنجبر
nobility طبقه نجبا
classification طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
classifications طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
workpeople طبقه کارگر
basement طبقه زیر
basements طبقه زیر
category طبقه اجناس
category طبقه افراد
category طبقه نگهداری
upper classes طبقه مرفه
upper class طبقه بالا
upper class طبقه مرفه
bourgeoisie طبقه سوداگر
A classless society. جامعه بی طبقه
stratiform طبقه مانند
estates دسته طبقه
estate دسته طبقه
downstairs طبقه پایین
every Tom, Dick and Harry <idiom> طبقه متوسط
upper classes طبقه بالا
upstrairs طبقه بالائی
first floor طبقه اول
grading طبقه بندی
denominations طبقه بندی
denomination طبقه بندی
assortment طبقه بندی
middle classes طبقه متوسط
assortments طبقه بندی
middle class طبقه متوسط
peerage طبقه لردها
class of suplies طبقه کالاها
class v supplies اماد طبقه 5
classless society جامعه بی طبقه
castes طبقه منفصل
caste طبقه منفصل
leisure class طبقه مرفه
layer of rock طبقه سنگی
laboring class طبقه کارگر
kennelly heaviside layer طبقه هویساید
class limits حدود طبقه
class iv supplies اماد طبقه 4
double church کلیسا دو طبقه
lower class طبقه عوام
subclass طبقه عوام
low power stage طبقه کم قدرت
low grade کم طبقه بندی
class i property کالای طبقه 1
class i property اموال طبقه 1
class i supplies اماد طبقه 1
class ii property کالای طبقه 2
class ii property اموال طبقه 2
class ii supplies اماد طبقه 2
class interval دامنه طبقه
class interval حدود طبقه
class interval فاصله طبقه
ionosphere طبقه یونسفر
converter stage طبقه مبدل
intellectual class طبقه روشنگر
mezzanine نیم طبقه
enlisted personnel طبقه افراد
exploited class طبقه بهره ده
exploiting class طبقه بهره کش
folium طبقه نازک
feminity طبقه زنان
feudal class طبقه زمیندار
feudal class طبقه فئودال
mezzanines نیم طبقه
heaviside layer طبقه هویساید
e layer طبقه هویساید
input stage طبقه اولیه
input stage طبقه ورودی
declass جداکردن از طبقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com