English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
modulator طبقه مخلوط کننده مدولاتور
Other Matches
mixer stage طبقه مخلوط کننده
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mixers مخلوط کننده
hot mixer مخلوط کننده
mixer مخلوط کننده
continous mixer مخلوط کننده دائمی
modulator لامپ مخلوط کننده
frequency mixer مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
mixing blade قاشقک مخلوط کننده
mixer tube لامپ مخلوط کننده
jet mixer مخلوط کننده با فشار اب
hot metal mixre مخلوط کننده اهن خام
rf modulator مدولاتور RF
impluse detector مدولاتور ایمپولز
frequency modulator مدولاتور فرکانس
exploiting class طبقه استثمار کننده
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
impluse modulator اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
admix مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
light modulator لامپ کنترل نور مدولاتور نور
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
mixtures مخلوط
blent مخلوط شد
admixture مخلوط
confused مخلوط
blenders مخلوط کن
blends مخلوط
hash مخلوط
mixers مخلوط کن
blender مخلوط کن
composite مخلوط
admixtion مخلوط
mixer مخلوط کن
anti freeze mixture مخلوط ضد یخ
mixed مخلوط
compost مخلوط
blending مخلوط
mixture مخلوط
macedoine مخلوط
blend مخلوط
mixed gas گاز مخلوط
miscible مخلوط شدنی
staff مخلوط سیمان و گچ
melt مخلوط کردن
weak mixture مخلوط ضعیف
mixed crystal کریستال مخلوط
duplex pressure proportioner مخلوط کن دو فشاری
pug mill اسیای گل مخلوط کن
mixed semiconductor نیمرسانای مخلوط
cryogen مخلوط سرمازا
solid solution کریستال مخلوط
mixed glue چسب مخلوط
melts مخلوط کردن
gas mixture مخلوط گاز
staffed مخلوط سیمان و گچ
staffs مخلوط سیمان و گچ
mixes امیزه مخلوط
proportioner مخلوط کن شیمیایی
mixture بتن مخلوط کن
mix امیزه مخلوط
homogeneous mixture مخلوط همگن
commix مخلوط کردن
porridge چیز مخلوط
unscourced wool پشم مخلوط
powder mixer گرد مخلوط کن
mixes مخلوط ترکیبی
unadulterated مخلوط نشده
confect مخلوط کردن
mixing in place امیختن در جا مخلوط در جا
mixture control کنترل مخلوط
concrete mix مخلوط بتن
heterogeneous mixture مخلوط ناهمگن
mixing مخلوط کردن
ternary mixture مخلوط سه تایی
terpenoid مخلوط باترپن
mix مخلوط ترکیبی
immiscible مخلوط نشدنی
crab cocktail مخلوط خرچنگ
rich mix مخلوط پر مایه
intercarrier beat زنه مخلوط
meddle مخلوط کردن
mingles مخلوط کردن
meddles مخلوط کردن
interlard مخلوط کردن
azeotropic mixture مخلوط ازئوتروپ
blend مخلوط کردن
intercarrier buzz وزوز مخلوط
hash مخلوط کردن
admix مخلوط کردن
mingle مخلوط کردن
intermingling با هم مخلوط کردن
blent مخلوط کرد
mingled مخلوط کردن
lean mixture مخلوط رقیق
intermingles با هم مخلوط کردن
intermeddle مخلوط کردن
intermingled با هم مخلوط کردن
intermingle با هم مخلوط کردن
puddles مخلوط کردن
mingling مخلوط کردن
batch mixer مخلوط کن ضربهای
blends مخلوط امیختگی
mixtures بتن مخلوط کن
meddled مخلوط کردن
mell مخلوط کردن
blend مخلوط امیختگی
syncrasy مخلوط کردن
blends مخلوط کردن
azeotropic mixture مخلوط همجوش
melange مخلوط امیختگی
laudanum مخلوط افیون
puddle مخلوط کردن
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
commingle بهم مخلوط کردن
creole دارای نژاد مخلوط
brandies با کنیاک مخلوط کردن
brandy با کنیاک مخلوط کردن
intermix در هم امیختن با هم مخلوط کردن
shuffle بهم مخلوط کردن
mixes مخلوط کردن ترکیب
organic silt مخلوط بامواد الی
immiscibility حالت مخلوط نشدنی
mix امیختن مخلوط کردن
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
mix مخلوط کردن ترکیب
tempered مخلوط کردن مزاج
mixes امیختن مخلوط کردن
tempers مخلوط کردن مزاج
fuel oil mixture مخلوط روغن و سوخت
temper مخلوط کردن مزاج
shuffled بهم مخلوط کردن
shuffles بهم مخلوط کردن
dry blending مخلوط سازی خشک
ready mixed paints رنگهای مخلوط اماده
creoles دارای نژاد مخلوط
mixture of tar and bitumen مخلوط قطران و قیر
olio مخلوط چیزدرهم ریخته
unalloyed غیر مخلوط خالص
agitation مخلوط کردن اشفتگی
etherize بااتر مخلوط کردن
detrital cone مخلوط افکنه واریزهای
mixed crude oil نفت خام مخلوط
mishmash مخلوط اش شله قلمکار
miscible مخلوط شدنی امیزنده
cross loading مخلوط کردن بارها
harshest مخلوط بتن سفت
burdens مخلوط کردن بار
ethylate بااتیل مخلوط کردن
batches اندازه مخلوط بتن
harsh مخلوط بتن سفت
batch اندازه مخلوط بتن
gas air mixture مخلوط بنزین و هوا
hc mixture مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
turn the mortar مخلوط کردن ملات
harsher مخلوط بتن سفت
complexly بطور پیچیده یا مخلوط
burden مخلوط کردن بار
souse با ترشی مخلوط کردن
composite lightweight concrete بتن سبک مخلوط
shuffling بهم مخلوط کردن
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated بستنی مخلوط با شربت وغیره
floats بستنی مخلوط با شربت وغیره
immingle بهم امیختن مخلوط کردن
gannister مخلوط کوارتز و خاک نسوز
hybrida گیاه یاجانور دورگه مخلوط
gas ligther اتش زنه مخلوط گاز
milk punch مشروبات مخلوط با شیر وقند
potpourris تنوع مخلوط درهم وبرهم
roil مخلوط کردن سرگردان شدن
fuel air mixture ratio نسبت مخلوط سوخت و هوا
random mixed مخلوط شدن به طور شانسی
admix مخلوط شدن امیزش کردن
potpourri تنوع مخلوط درهم وبرهم
thermit مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
thermit welding جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
pop سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com