English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
English Persian
carnation motif طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
Other Matches
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
caucasian rug قالی قفقازی
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
palace rugs قالی های درباری [قالی های قصری]
caucasian قفقازی
paleface نژاداریایی قفقازی
grenadine گل میخک
gillyflower گل میخک
clove pink گل میخک
dianthus گل میخک
clove میخک
carnation میخک صد پر
carnations میخک صد پر
clove گل میخک
cloves گل میخک
cloves میخک
clove بوته میخک
mignonette یکجور گل میخک
grenadine میخک صدپر
cloves بوته میخک
colve oil روغن میخک
sweet william گل میخک شاعر حسن یوسف
picotee میخک گلبرگ سفید یازرد
Akstafa peacock طرح طاووس در فرش های ترکمنی و قفقازی مربوط به همین نام
Turkish ترکی
triglyph سه ترکی
triskele سه ترکی
triskelion سه ترکی
turkism اصطلاحات ترکی
turkish knot گره ترکی
turcism کیش ترکی
overhand ترکی دوزی
the turkish language زبان ترکی
mogul lampholder سرپیچ ترکی
to sew overhand ترکی دوزی کردن
Anatolia rug فرش ترکی یا آناتولی
turkism اداب وسنن ترکی
oversew ترکی دوزی کردن
feather-boarding [پوشش ترک ترکی با تخته]
feather boarding پوشش ترک ترکی باتخته
turkic زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
kara به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
alinik design واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
carpets قالی
carpet قالی
carpet weaver قالی باف
Persian carpet قالی ایرانی
carpet washing قالی شویی
carpet-dyer رنگرز قالی
upper beam سردار [قالی]
urban rug قالی شهری
Afghan rug قالی افغانی
warp beam سردار [قالی]
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
horizontal loom دار خوابیده [قالی]
horizontal loom دار عشایری [قالی]
horizontal loom دار افقی [قالی]
vertical loom دار افقی [قالی]
structure چهارچوب دار [قالی]
vertical loom دار روستایی [قالی]
vertical loom دار عشایری [قالی]
zaronim قالی ذرع و نیم
ground loom دار عشایری [قالی]
ground loom دار زمینی [قالی]
burned rug قالی سوخته شده
breast زیر دار [قالی]
distinguished rug قالی با ارزش و برجسته
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
repeated نقش تکراری و پی در پی [بندی] [قالی]
Indian rug قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
ground loom دارهای قابل حمل [قالی]
right pillar چوب راست رو [در دار قالی]
raise of loom بنا کردن دار قالی
raise of loom بنا کردن دار قالی
back of the loom قسمت پشت دار [قالی]
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
hook knife چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
Soumak medallion ترنج سوفی [ترنج سوماکی] [این نوع ترنج لوزی شکل را به فرش های قفقازی نسبت می دهند.]
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
top of the loom قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
Chilkat نوعی قالی پرده آویز هندی
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
breast چوب افقی پایین دار [قالی]
Boldaji rug قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
warp beam چوب افقی بالای دار [قالی]
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
bird motif نقش پرنده در قالی حیوان دار
Elibilinde [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
adjustable <adj.> قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
Mahal محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
phoenix مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Temerchin motife نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
chess board rug قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
daffodil design طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
erection of loom بر پا کردن دار قالی [خصوصا در دار عمودی]
kanat نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
kepse motife [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
trefoil design طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Sarab سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
Quchan قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
horizontal loom دار زمینی [دار قالی]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
kikalak design طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
To become threadbare. ریش ریش شدن (نخ نما شدن درپارچه قالی وغیره )
historical rugs قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای [مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com