Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
handtwist retrieve
طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
Other Matches
to turn off
برگرداندن
retroject
برگرداندن
renvoi
برگرداندن
regurgitates
برگرداندن
reflects
برگرداندن
reflecting
برگرداندن
reflect
برگرداندن
rootle
برگرداندن
send back
برگرداندن
to put a bout
برگرداندن
to bring back
برگرداندن
transact
برگرداندن
to send back
برگرداندن
replay
برگرداندن
replayed
برگرداندن
replaying
برگرداندن
replays
برگرداندن
diverging
برگرداندن
blenching
برگرداندن
blenches
برگرداندن
averted
برگرداندن
averting
برگرداندن
averts
برگرداندن
dishonored
برگرداندن چک
dishonoring
برگرداندن چک
dishonors
برگرداندن چک
dishonour
برگرداندن چک
dishonoured
برگرداندن چک
dishonouring
برگرداندن چک
avert
برگرداندن
regurgitating
برگرداندن
blench
برگرداندن
blenched
برگرداندن
upset
برگرداندن
upsets
برگرداندن
upsetting
برگرداندن
translate
برگرداندن
translated
برگرداندن
translating
برگرداندن
regurgitate
برگرداندن
regurgitated
برگرداندن
dishonours
برگرداندن چک
turnover
برگرداندن
retorts
برگرداندن
retort
برگرداندن
evert
برگرداندن
reset
برگرداندن
bring back
برگرداندن
convert
برگرداندن
redeploy
[staff]
برگرداندن
translates
برگرداندن
reversion
برگرداندن
decode
برگرداندن رمز
decoded
برگرداندن رمز
evoking
فراخواندن برگرداندن
evokes
فراخواندن برگرداندن
evoke
فراخواندن برگرداندن
make up
<idiom>
بازیافتن ،برگرداندن
spade
بابیل برگرداندن
re echo
دوباره برگرداندن
returned
مراجعت برگرداندن
replicate
برگرداندن تازدن
returning
مراجعت برگرداندن
returns
مراجعت برگرداندن
curl of the lip
برگرداندن یا اویختن لب
return
مراجعت برگرداندن
spades
بابیل برگرداندن
to put a bout a horse
سر اسب را برگرداندن
evocate
فراخواندن برگرداندن
to pay back
برگرداندن افزودن
replicated
برگرداندن تازدن
decodes
برگرداندن رمز
replicates
برگرداندن تازدن
replicating
برگرداندن تازدن
angles
ماهیگیری
angling
ماهیگیری
angle
ماهیگیری
piscary
حق ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
handline
ماهیگیری با نخ
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
rehabilitating
بحال نخست برگرداندن
rehabilitates
بحال نخست برگرداندن
rehabilitated
بحال نخست برگرداندن
rehabilitate
بحال نخست برگرداندن
restores
بحال اول برگرداندن
restored
برگرداندن به وضعیت جدید
to tutn end for end
وارونه کردن برگرداندن
restored
بحال اول برگرداندن
restore
برگرداندن به وضعیت جدید
turn the clock back
<idiom>
زمان را به عقب برگرداندن
reversing
برگرداندن پشت و رو کردن
restoring
بحال اول برگرداندن
restoring
برگرداندن به وضعیت جدید
to turn over
محول کردن برگرداندن
suspension of vouchers
برگرداندن اسناد هزینه
restores
برگرداندن به وضعیت جدید
supinate
بخارج برگرداندن دست
convert
برگرداندن وارونه کردن
converted
برگرداندن وارونه کردن
to refuse somebody entry
[admission]
کسی را در مرز برگرداندن
converting
برگرداندن وارونه کردن
converts
برگرداندن وارونه کردن
reverses
برگرداندن پشت و رو کردن
reversed
برگرداندن پشت و رو کردن
reverse
برگرداندن پشت و رو کردن
intervert
سوی دیگر برگرداندن
restore
بحال اول برگرداندن
turn over
وارونه کردن برگرداندن
vomited
استفراغ کردن برگرداندن
vomits
استفراغ کردن برگرداندن
repatriates
بمیهن خود برگرداندن
repatriating
بمیهن خود برگرداندن
beads
برگرداندن لبههای ورق
repatriate
بمیهن خود برگرداندن
bead
برگرداندن لبههای ورق
repatriation
برگشتن یا برگرداندن به میهن
repatriations
برگشتن یا برگرداندن به میهن
vomit
استفراغ کردن برگرداندن
restitute
بحال اول برگرداندن
repatriated
بمیهن خود برگرداندن
turn
تاه زدن برگرداندن
turns
تاه زدن برگرداندن
angle
قلاب ماهیگیری
fisherman's bend
گره ماهیگیری
fishable
قابل ماهیگیری
fish hook
قلاب ماهیگیری
fishing rods
چوب ماهیگیری
angles
قلاب ماهیگیری
fishing
ورزش ماهیگیری
fisheries
محل ماهیگیری
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
fishing rod
چوب ماهیگیری
fishery
محل ماهیگیری
fishline
ریسمان ماهیگیری
baits
طعمه ماهیگیری
chums
طعمه ماهیگیری
fisheries
شیلات ماهیگیری
baited
طعمه ماهیگیری
bait
طعمه ماهیگیری
fishery
شیلات ماهیگیری
trawler
کرجی ماهیگیری
jug fishing
ماهیگیری با بطری
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
trawlers
کرجی ماهیگیری
chum
طعمه ماهیگیری
fishing gear
اسباب ماهیگیری
angling
ورزش ماهیگیری
fishhook
قلاب ماهیگیری
casting rod
چوب ماهیگیری
reel
قرقره ماهیگیری
reeling
قرقره ماهیگیری
reels
قرقره ماهیگیری
fouls
نخ ماهیگیری اشفته
foulest
نخ ماهیگیری اشفته
snell
بندقلاب ماهیگیری
fouled
نخ ماهیگیری اشفته
fouler
نخ ماهیگیری اشفته
foul
نخ ماهیگیری اشفته
reeled
قرقره ماهیگیری
piscary
محل ماهیگیری
monofilament
نخ نایلونی ماهیگیری
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
piscatory
وابسته به ماهیگیری
surf fishing
ماهیگیری در موج
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
sport fish
ماهیگیری تفریحی
reversion
برگرداندن شیب معکوس دادن
intervert
بخود اختصاص دادن برگرداندن
covers
اماده برای برگرداندن توپ
remanding
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
turn in
بداخل پیچاندن برگرداندن به انبار
coverings
اماده برای برگرداندن توپ
cover
اماده برای برگرداندن توپ
remand
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remands
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
recovers
برگرداندن چیزی که گم شده بود
recovering
برگرداندن چیزی که گم شده بود
recover
برگرداندن چیزی که گم شده بود
resets
برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
countering
برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
retaliates
عین چیزی را بکسی برگرداندن
retaliating
عین چیزی را بکسی برگرداندن
countered
برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter
برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
retaliated
عین چیزی را بکسی برگرداندن
reset
برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
retaliate
عین چیزی را بکسی برگرداندن
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
worming
ماهیگیری بااستفاده از کرم
fly reel
قرقره ساده ماهیگیری
double hook
قلاب ماهیگیری دو طرفه
squids
قلاب سنگین ماهیگیری
squid
قلاب سنگین ماهیگیری
backlash
پیچ خوردن نخ ماهیگیری
colorado
تیغه دوار ماهیگیری
boat net
تور ماهیگیری با قایق
wet fly
طعمه ماهیگیری زیرابی
bay reel
قرقره کوچک ماهیگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com