English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (8 milliseconds)
English Persian
intonation طرز قرائت تلفظ
intonations طرز قرائت تلفظ
Other Matches
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
readership قرائت
pericope قرائت
readings قرائت
reading قرائت
read قرائت کردن
reads قرائت کردن
reading room قرائت خانه
direct reading قرائت مستقیم
reading room اتاق قرائت
reading rooms اتاق قرائت
reading rooms قرائت خانه
interlocution قرائت یااواز
accent طرز قرائت
accented طرز قرائت
orthoepist قرائت دادن
picking belt نوار قرائت
targetting نقطه برداشت یا قرائت
target نقطه برداشت یا قرائت
scansion قرائت شعر باوزن
targeted نقطه برداشت یا قرائت
targeting نقطه برداشت یا قرائت
targets نقطه برداشت یا قرائت
targetted نقطه برداشت یا قرائت
lectern میز مخصوص قرائت
lecterns میز مخصوص قرائت
unread قرائت نشده بیسواد
lectionary صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
direct reading dial درجه بندی برای قرائت مستقیم
quadrantal error اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
declamatory مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
deacons خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
pronunciations تلفظ
accents تلفظ
pronouncing تلفظ
accenting تلفظ
accented تلفظ
accent تلفظ
cacoepy تلفظ بد
pronunciation تلفظ
enunciates تلفظ کردن
enunciating تلفظ کردن
orthoepist درست تلفظ کن
pronouncing تلفظ دار
mispronounciation تلفظ نادرست
laissez aller تلفظ به فرانسه
pronounces تلفظ کردن
pronounce تلفظ کردن
lam dacism تلفظ حرف
enounce تلفظ کردن
enunciate تلفظ کردن
mispronunciation تلفظ غلط
mispronunciation تلفظ نادرست
mispronunciations تلفظ نادرست
mispronunciations تلفظ غلط
vocalization تلفظ صوتی
velarization تلفظ کامی
pronounceable قابل تلفظ
tune لحن تلفظ
enunciated تلفظ کردن
tunes لحن تلفظ
cacology تلفظ یا انشاء غلط
burrs غلیظ تلفظ کردن
emphatic باقوت تلفظ شده
diction تلفظ واضح و روشن
enunciation تلفظ واضح و روشن
anglicization تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
zee تلفظ امریکایی حرف Z
sibilate مانندحرف " س " تلفظ کردن
sibilation تلفظ بشکل حرف " س "
phonics تلفظ وهجاهای کلمات
orthoepy فن درست تلفظ کردن
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
tolay street on باتکیه تلفظ کردن
orthoepic وابسته به تلفظ درست
tonemic دارای تلفظ مشابه
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
jaw breaking دشوار برای تلفظ
enouce تلفظ کردن افهارکردن
sigmatism تلفظ نادرست حرف " س "
burring غلیظ تلفظ کردن
mispronounces غلط تلفظ کردن
anglicizes بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizing بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuate با تکیه تلفظ کردن
aspirate بانفس تلفظ کردن
well-spoken دارای تلفظ خوب
lisped شل وسرزبانی تلفظ کردن
well spoken دارای تلفظ خوب
aspirations تلفظ حرف H ازحلق
accentuated با تکیه تلفظ کردن
anglicized بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounced غلط تلفظ کردن
mispronouncing غلط تلفظ کردن
anglicised بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounce غلط تلفظ کردن
anglicises بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuates با تکیه تلفظ کردن
aspiration تلفظ حرف H ازحلق
lisps شل وسرزبانی تلفظ کردن
emphasised باقوت تلفظ کردن
emphasises باقوت تلفظ کردن
emphasising باقوت تلفظ کردن
emphasize باقوت تلفظ کردن
emphasized باقوت تلفظ کردن
emphasizes باقوت تلفظ کردن
emphasizing باقوت تلفظ کردن
burr غلیظ تلفظ کردن
burred غلیظ تلفظ کردن
accentuating با تکیه تلفظ کردن
aspirating بانفس تلفظ کردن
lisping شل وسرزبانی تلفظ کردن
aspirates بانفس تلفظ کردن
lisp شل وسرزبانی تلفظ کردن
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
sigmatismus interdentalis تلفظ میان دندانی حرف " س "
articulation تلفظ شمرده طرز گفتار
Your pronunciation is good. تلفظ شما خوب است.
vocalize تلفظ کردن تشکیل دادن
sigmatismus adentalis تلفظ روی دندانی حرف " س "
velarize حروف را از کام تلفظ کردن
intonate با لحن خاصی تلفظ کردن
lenis دارای تلفظ نرم رقیق
How do you pronounce [say] that [this] word? این واژه چه جور تلفظ می شود؟
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
diphthongize تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
phonetics مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
slobber تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
jaw breaker سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
slobbered تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbers تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbering تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
orthoepist کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
phonrtic drill مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
phonemics علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
smooth breathing که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
fricative تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
fortis دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
rough breathing که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slide تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
lection اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
slides تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
aspirate حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirates حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
labialism حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
toneme لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
aspirating حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
velarization تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
transliteration نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
interdental consonant حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
palatals حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
equation of time خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com