Dictiornary-Farsi | طلب مشکوک الوصول | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 59 (4 milliseconds)

English	Persian
bad dept	طلب مشکوک الوصول
doubtful account	طلب مشکوک الوصول


Other Matches

combrous	صعب الوصول مزاحم
unsuspected	نا مشکوک
touch and go	مشکوک
skeptic	مشکوک
in dispute	مشکوک
dubitable	مشکوک
obscuring	مشکوک
obscurest	مشکوک
open to question <adj.>	مشکوک
precarious <adj.>	مشکوک
obscures	مشکوک
impeachable	مشکوک
obscure	مشکوک
questionable	مشکوک
uncertainly	مشکوک
uncertain	مشکوک
fishy	مشکوک
esoteric	مشکوک
suspicious	مشکوک
doubtful	مشکوک
obscurer	مشکوک
obscured	مشکوک
dubitable	مورد شک مشکوک
vacillatory	مردد مشکوک
suspected	مشکوک مظنون
dubious	مورد شک مشکوک
left-handed	دورو مشکوک
ambiguities	سخن مشکوک
ambiguity	سخن مشکوک
toss up	مسئله مشکوک
to admit of d	مشکوک بودن
obscuring	مشکوک ساختن
obscure	مشکوک ساختن
obscured	مشکوک ساختن
dubiously	بطور مشکوک
doutful category	کشتی مشکوک
obscurest	مشکوک ساختن
problematically	بطور مشکوک
obscures	مشکوک ساختن
questionable results	نتایج مشکوک
obscurer	مشکوک ساختن
toss-up	مسئله مشکوک
suspecta	مشکوک شدن
it is of doubtful proveance	مبدا ان مشکوک است
suspect battery	اتشبار مشکوک دشمن
shady	سایه افکن مشکوک
questionable	سوال برانگیز مشکوک
to become suspected	مشکوک [مظنون] شدن
inquest	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
brassage	هزینه مشکوک نمودن شمش
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
inquests	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father.	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
pseudepigrapha	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
precarious	عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
purple	در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است