Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
hawser
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers
طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
Other Matches
downhaul
طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
lyle gun
تفنگ مخصوص پرتاب طناب از کشتی
hawse hole
سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
steel wire rope
طناب فولادی
flexible steel wire rope
طناب فولادی خم شو
flexible mild steel wire rope
طناب فولادی نرم
extra special flexible wire rope
طناب فولادی ویژه
dry dock
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry docks
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
ship
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
floating dock
حوضچه شناور تعمیر کشتی
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
towline
طناب مخصوص صیدبالن
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
forward bow spring
طناب مهار کشتی
towrope
طناب مخصوص یدک کشیدن چیزی
grab rope
طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
towropes
طناب مخصوص یدک کشیدن چیزی
sheet bend
گره مخصوص وصل دو طناب قایق
rigging
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
shrouded
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
shroud
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
timberhead
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
coasters
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
coaster
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
hatch way
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
kentledge
چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
graving dock
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
lubber's hole
سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
ferret
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
pay out the rope
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
craters
حوضچه
basin
حوضچه
crater
حوضچه
lanyard
طناب کوتاه طناب کمر
lanyards
طناب کوتاه طناب کمر
flush tank
حوضچه شستشو
arctic basin
حوضچه قطبی
impact basin
حوضچه ارامش
resting pool
حوضچه ارامش
boat pool
حوضچه قایق
receiving basin
حوضچه ابگیر
settling basin
حوضچه رسوب
laver
اب انبار حوضچه
settling basin
حوضچه تهنشینی
sedimentation basin
حوضچه رسوبگیر
setting basin
حوضچه رسوب
recharge basin
حوضچه تغذیه
equalizing basin
حوضچه توزیع اب
graving dock
حوضچه تعمیرکشتی
sedimentation pond
حوضچه ته نشینی
trap box
حوضچه رسوب
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
floating drydock
حوضچه شناور خشک
impact basin
حوضچه بار شکن
stilling basin
حوضچه ارام کننده
docked
حوضچه تعمیر ناو
trap box
حوضچه رسوب زهکشها
brine pan
حوضچه نمک گیری
cistern
حوضچه ارامش منبع
cisterns
حوضچه ارامش منبع
dock
حوضچه تعمیر ناو
docks
حوضچه تعمیر ناو
docking report
گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
sealing basin
حوضچه ایجاد هوابند ابی
how long is the rope
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
steel dam
سد فولادی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
preserve
نگاهداشتن
preserving
نگاهداشتن
preserves
نگاهداشتن
to hold fast
نگاهداشتن
steel wire
سیم فولادی
steel square
گونیای فولادی
steel cap
کلاه فولادی
steel chimmey
دودکش فولادی
steel facing membrane
پرده فولادی
armature
میله فولادی
steel sheet piling
سپرکوبی فولادی
steel sheet
ورق فولادی
steel construction
ساختمان فولادی
steel pipe
لوله فولادی
steel jacket
پوشش فولادی
steel framed structured
سازه فولادی
steel framed structured
ساختمان فولادی
grating
شبکه فولادی
steelblue
<adj.>
<noun>
آبی فولادی
steel band
نوار فولادی
steel bands
نوار فولادی
cogged ingot
شمشه فولادی
cogged ingot
شمش فولادی
steel industries
صنایع فولادی
steeliness
خاصیت فولادی
gratings
شبکه فولادی
jet diffusion basin
حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
to whip in
باهم نگاهداشتن
humoured
راضی نگاهداشتن
to draw rein
دهنه را نگاهداشتن
righting
قائم نگاهداشتن
forborne
دست نگاهداشتن
righted
قائم نگاهداشتن
buoying
روی اب نگاهداشتن
right
قائم نگاهداشتن
clamp
باگیره نگاهداشتن
humour
راضی نگاهداشتن
humors
راضی نگاهداشتن
humoring
راضی نگاهداشتن
latch
محکم نگاهداشتن
humouring
راضی نگاهداشتن
clamped
باگیره نگاهداشتن
clamping
باگیره نگاهداشتن
clamps
باگیره نگاهداشتن
humored
راضی نگاهداشتن
isolates
درقرنطینه نگاهداشتن
buoy
روی اب نگاهداشتن
buoyed
روی اب نگاهداشتن
humours
راضی نگاهداشتن
isolate
درقرنطینه نگاهداشتن
latches
محکم نگاهداشتن
refrigerates
خنک نگاهداشتن
buoys
روی اب نگاهداشتن
refrigerating
خنک نگاهداشتن
refrigerated
خنک نگاهداشتن
behave
ادب نگاهداشتن
refrigerate
خنک نگاهداشتن
catch hold of
محکم نگاهداشتن
behaved
ادب نگاهداشتن
behaves
ادب نگاهداشتن
keep up
خوب نگاهداشتن
behaving
ادب نگاهداشتن
containment
محدود نگاهداشتن
impark
در اغل نگاهداشتن
isolating
درقرنطینه نگاهداشتن
reinforced concrete pipe
لوله بتن فولادی
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
gusset
صفحه فولادی اتصال
gussets
صفحه فولادی اتصال
tubular steel scaffold
داربست لولهای فولادی
reinforced concrete carcase
اسکلت بتن فولادی
building steel lathing
بافت ساختمان فولادی
reinforced concrete construction
ساختمان بتن فولادی
pile planking
دیوار سپر فولادی
rolled steel joist
تیرچه فولادی نوردشده
steel blue
رنگ ابی فولادی
parked
درماندگاه اتومبیل نگاهداشتن
demurrage
تاخیر کردن نگاهداشتن
To stabilize prices .
قیمت ها راثابت نگاهداشتن
to d. oneself up
بدن راراست نگاهداشتن
withheld
منع کردن نگاهداشتن
withhold
منع کردن نگاهداشتن
parks
درماندگاه اتومبیل نگاهداشتن
withholding
منع کردن نگاهداشتن
withholds
منع کردن نگاهداشتن
park
درماندگاه اتومبیل نگاهداشتن
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
steel casting
پروفیل فولادی ریخته گری
high quality sheet steel
ورق فولادی با کیفیت خوب
stand
بستهای فولادی کورهای بلند
styli
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
styluses
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stilus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
refrigeration
خنک کنی نگاهداشتن در یخچال
humor
خوشی دادن راضی نگاهداشتن
To bottle up ones anger.
خشم خود را دردل نگاهداشتن
hush
ارامش دادن مخفی نگاهداشتن
capel
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
sheet pile
سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
concrete steel
سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com