English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
Other Matches
water front جبهه رطوبتی
moisture equivalent ضریب تعادل رطوبتی
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
quarry sap مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
insulators جسم عایق ماده عایق
insulator عایق کننده روکش عایق
insulator جسم عایق ماده عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
floor insulator عایق کف
impediment عایق
impediments عایق
insulators عایق
insulator عایق
insulant عایق
drag chain عایق
waterproofed عایق اب
non conductor عایق
pawl عایق
cloggy عایق
detent عایق
dielectric عایق
insulation عایق
waterproofs عایق اب
waterproof عایق اب
adiabatic عایق گرما
soundproof عایق صدا
battery insulator عایق باتری
circular loom نای عایق
cleat عایق انگلیسی
insulant ماده عایق
rainproof عایق باران
ideal dielectric عایق کامل
fish paper عایق کاغذی
electrical insulator عایق الکتریکی
drag hook قلاب عایق
dielectric isolation جداسازی با عایق
insulated layer لایه عایق
insulation testing apparatus عایق سنج
insulative عایق کردن
laggin عایق بندی
mica dielectric عایق میکا
non conducting عایق گرما
non conducting عایق برق
rachet گیره عایق
slot insulation عایق شیار
sound insulation عایق صدا
insulation board صفحه عایق
insulating varnish لعاب عایق
insulating material مواد عایق
insulated plier انبر عایق
insulated tongs انبر عایق
insulated wall دیواره عایق
insulated wire سیم عایق
insulating bushing بوش عایق
insulating cement سیمان عایق
insulating compound مواد عایق
insulating material ماده عایق
insulating material جسم عایق
wall insulator عایق دیوار
brake عایق مانع
insulates عایق کردن
insulates عایق سازی
insulate عایق کردن
insulate عایق سازی
brakes عایق مانع
obstructions مانع عایق
obstruction مانع عایق
resistance عایق مقاومت
weatherproof عایق هوا
insulated عایق دار
braking عایق مانع
braked عایق مانع
insulating عایق سازی
insulation عایق گذاری
insulation عایق کاری
insulating عایق کردن
to deaden a wall عایق کردن دیوار
tightening material مواد عایق کننده
to deafen a wall عایق کردن دیوار
damper عایق تعدیل کننده
insulation loss تلف عایق بندی
utilidor لوله عایق کننده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulating brick اجر عایق بندی
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
isolate عایق دار کردن
isolates عایق دار کردن
lead in insulator عایق سیم انتن
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
mess kit فرف عایق غذاخوری
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulation resistance مقاومت عایق بندی
insulation of concrete عایق کاری بتن
insulation protection حفافت عایق بندی
insulation fault نقص عایق بندی
insulation fault نقص عایق کاری
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
insulation defect نقص عایق بندی
insulation class کلاس عایق بندی
isolating عایق دار کردن
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
heat insulation عایق کاری حرارتی
form insulation عایق کاری قالب
insulates با عایق مجزا کردن
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
insulating با عایق مجزا کردن
insulate با عایق مجزا کردن
insulated bearing یاطاقان عایق شده
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
insulated cable کابل عایق شده
insulated conductor هادی عایق شده
insulated conduit tube لوله عایق شده
flameproof عایق شعله ضد اتش
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
storm door درب عایق هوای توفانی
bushing عایق غلاف حیله گردان
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
insulation روپوش کشی عایق کردن
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
clothing عایق بندی روکش کشیدن
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
insulated cable کابل عایق بندی شده
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulators جدا کننده عایق کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com