Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
Other Matches
we the under signed
امضا کنندگان زیر
sans recours
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
to invert a phrase
عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن
probate
گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
eyewitnesses
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
eyewitness
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
eye-witnesses
گواهی مستقیم گواهی چشمی شاهدبرای العین
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
descriptive name
شرح اسامی
nomenelature
صورت اسامی
nominal list
صورت اسامی
jim
از اسامی اقایان
phrasal
عبارتی
and ... respectively
<conj.>
و یا به عبارتی
and accordingly
<conj.>
و یا به عبارتی
or rather
<conj.>
و یا به عبارتی
certifies
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certify
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
nomenclator
فهرست لغات و اسامی
musters
لیست اسامی فراخواندن
mustering
لیست اسامی فراخواندن
mustered
لیست اسامی فراخواندن
muster
لیست اسامی فراخواندن
panel
صورت اسامی اشخاص
beadroll
فهرست اسامی تسبیح
panels
صورت اسامی اشخاص
attributes of god
صفات یا اسامی خدا
phrase structure
با ساخت عبارتی
rotas
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
the underwritten names
اسامی ای که درزیرنوشته شده است
sourcing of suppliers
یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
rota
فهرست اسامی شاگردان یاسربازان
a pejorative term
عبارتی تنزل دهنده
A passage frome the book of gulistan.
عبارتی از کتاب گلستان
hand
امضا
execution
امضا
signatures
امضا
endorsements
امضا
endorsement
امضا
handing
امضا
cosignatory
هم امضا
signature
امضا
ragman
سنددارای اسامی و مهر وامضاهای زیاد
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
toponymy
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
Their names are as follows .
اسامی آنها بقرار زیر است
it is a passage from gulistan
فقره یا عبارتی از گلستان است
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
cosignatory
شریک در امضا
toa one's signature to
امضا کردن
signed
امضا شده
under my hand and seal
به امضا و مهر من
forgeries
جعل امضا
forgery
جعل امضا
put one's signature to
امضا کردن
sign manual
امضا پادشاه
signatories
امضا کننده
signatories
صاحب امضا
signatory
امضا کننده
forging signatures
امضا سازی
signatory
صاحب امضا
to have signed
به امضا رساندن
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
امضا یادگاری
plotter
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotters
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
an idiomatic experssion
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
declarations
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
catch-phrase
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
declaration
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
catch-phrases
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
under signed
امضا کننده زیر
pay to self
به امضا کننده بپردازید
porotocol of signature
مقاوله نامه امضا
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
roll of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
muster roll
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
rolls of honour
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
version
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
phraseograph
عبارتی که نشانی برای ان درست شده است
versions
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
subscribing
امضا کردن پای سند
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
endorsing
درپشت سندنوشتن امضا کردن
i,the under signed
اینجانب امضا کننده زیر
iŠthe undersigned
اینجانب امضا کننده زیر
subscribed
امضا کردن پای سند
subscribe
امضا کردن پای سند
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
endorses
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsed
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorse
درپشت سندنوشتن امضا کردن
subscribes
امضا کردن پای سند
recipient
دریافت کنندگان
recipients
دریافت کنندگان
ruminantia
نشخوار کنندگان
plotter
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotters
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
weŠthe undersigned
ما امضاء کنندگان زیر
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
producers association
انجمن تولید کنندگان
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
revel rout
گروه کیف کنندگان
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
the longs
پیش خرید کنندگان
particular baptists
گروهی از تعمید کنندگان
notonecta
بر پشت شنا کنندگان
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
to make one's mark
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
backs
پشتی کنندگان تکیه گاه
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
back
پشتی کنندگان تکیه گاه
break clause
عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
salvo
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
salvoes
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
gentelmen's agreement
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
electress
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
The demonstrators were waving the flags.
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
statements
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
cheque to a person's order
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
narrative statement
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
sortie
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
command
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commanded
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
acrostic
جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
commands
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
attestation clause
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
guides
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
average clause
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
blacklists
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted
فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
precatory words
عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد
rota
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
onomasticon
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
sig
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
onomastics
علم اللغات علم اشتقاق اسامی
remarks
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
rem
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remark
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
searchingly
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
remarking
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
disclaimer
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
certification
گواهی
certificates
گواهی
deposition
گواهی
warranted
گواهی
legalization
گواهی
warrants
گواهی
warrant
گواهی
testimony
گواهی
depositions
گواهی
witness
گواهی
testimonies
گواهی
witnesses
گواهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com