Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
Other Matches
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
reticle
عدسی دوربین
lens
عدسی دوربین
eye piece
عدسی سر دوربین
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
trick
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standing orders
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
lentoid
عدسی
bifocal lens
عدسی
lens
عدسی
eyepieces
عدسی
lentiform
عدسی
eyepiece
عدسی
glass
عدسی
floating reticle
عدسی مواج
objective glass
عدسی شیئی
objective lens
عدسی شیئی
divergent lens
عدسی واگرا
divergent lens
عدسی متباعد
vergency
تقارب عدسی
object glass
عدسی شیئی
concave lens
عدسی مقعر
nummulite
شاهدانه عدسی
convergent lens
عدسی همگرا
convergent lens
عدسی متقارب
convex lens
عدسی کوژ
convex lens
عدسی محدب
cylindrical lens
عدسی استوانهای
double convex lens
عدسی دو کوژ
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
ocular lens
عدسی چشمی
spherical lens
عدسی کروی
knurled head
سر عدسی اج دار
lens coating
روکش عدسی
lensatic
عدسی دار
lenticular
عدسی وار
lenticular
مرکب از عدسی
objectives
عدسی شیئی
objective
عدسی شیئی
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
electron lens
عدسی الکترونی
lenticulation
ایجاد عدسی
meniscus lens
عدسی هلالی
optical lens
عدسی اپتیکی
optical lens
عدسی نوری
contact lens
عدسی مماس
contact lens
عدسی بساو
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
wide-angle
عدسی گسترش
eyepiece
عدسی چشمی
focussed
کانون عدسی
biconcave lens
عدسی دوکاو
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
double concave lens
عدسی دوکاو
focus
کانون عدسی
mushroom head
سر عدسی در پیچ ها
button head
سر عدسی در پیچ ها
focused
کانون عدسی
focusses
کانون عدسی
focuses
کانون عدسی
focussing
کانون عدسی
biconvex lens
عدسی دوکوژ
wide angle
عدسی گسترش
contact lenses
عدسی مماس
achromate
عدسی اکروماتیک
achromatic lens
عدسی بی رنگ
eyepieces
عدسی چشمی
compound lens
عدسی مرکب
cheese head
سر عدسی در پیچها
concave lens
عدسی کاو
contact lenses
عدسی بساو
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
lens coating
پوشش روی عدسی
zooms
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
mensicus
عدسی کاو- کوژ
zoom
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
focal
مربوط به کانون عدسی
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
zoomed
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
parabolic lens
عدسی سهمی وار
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
eyepieces
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepiece
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
anastigmat
عدسی غیر استیگمات
astigmatic
نامنظمی عدسی چشم
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
refractor
عدسی نور شکن
plano concave lens
عدسی تخت کاو
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
lens
بشکل عدسی در اوردن
standing
ثابت دستورالعمل ثابت
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
focal plane
افق مار بر کانون عدسی
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
lensatic
قطب نمای عدسی دار
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
glass
شیشه ذره بین عدسی
condenser
الت تقصیر عدسی محدب
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
spiders
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spider
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
camera
دوربین
long sighted
دوربین
telescope
دوربین
longsighted
دوربین
telescopes
دوربین
opera glasses
دوربین
the penetration of a telescope
دوربین
cameras
دوربین
far sighted
دوربین
far-sighted
دوربین
far seeing
دوربین
night glass
دوربین شب
binocular
دوربین
presbyopic
دوربین
nose piece
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
metascope
دوربین تک چشمی
sight
دوربین دیدن
computing sight
دوربین محاسب
gun sight
دوربین توپ
sights
دوربین دیدن
field glass
دوربین صحرایی
hypermetrope
ادم دوربین
binocular
دوربین دو چشم
drawtube
لوله دوربین
cross hair
خط داخل دوربین
elbow telescope
دوربین بازویی
coarse sight
دوربین یدکی
color camera
دوربین رنگی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
camera tube
دوربین تلویزیونی
pickup tube
دوربین تلویزیونی
binocular
دوربین دوچشمی
camera nadir
خط لولای دوربین
director sight
دوربین هادی
kodak
دوربین عکاسی
miniature camera
دوربین مینیاتوری
telescopy
فن استعمال دوربین
telescope
دوربین نجومی
optician
دوربین فروش
telescopes
دوربین نجومی
the penetration of a telescope
قوه دوربین
theodo;ite
دوربین مهندسی
vial
حباب دوربین
box camera
دوربین قوطی
box cameras
دوربین قوطی
camera-shy
بیزار از دوربین
spyglass
دوربین کوچک
opticians
دوربین فروش
observation camera
دوربین نظارت
security camera
دوربین نظارت
surveillance camera
دوربین نظارت
closed-circuit camera
دوربین نظارت
reflex sight
دوربین منشوری
CCTV camera
دوربین امنیتی
observation camera
دوربین امنیتی
security camera
دوربین امنیتی
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
CCTV camera
دوربین نظارت
surveillance camera
دوربین امنیتی
electron camera
دوربین الکترونی
periscopic lens
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
observation camera
دوربین مدار بسته
vidicon
لوله دوربین عکاسی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
camera magazine
کاست فیلم دوربین
sightings
دیدن از داخل دوربین
sighting
دیدن از داخل دوربین
surveillance camera
دوربین مدار بسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com