English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English Persian
positive skewness عدم تقارن مثبت
Other Matches
positive قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
synchronization تقارن
symmetry تقارن
polarities تقارن
parallelism تقارن
simultaneeity تقارن
isochronism تقارن
synmetry تقارن
polarity تقارن
symmetrization تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
mirror symmerty تقارن ایینهای
plane of symmetry صفحه تقارن
isodimorphism تقارن دو شکلی
impedance balancing تقارن امپدانس
asymmetric carbon کربن بی تقارن
asymmetric molecule مولکول بی تقارن
asymmetric substance جسم بی تقارن
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
asymmetrical conductivity برقرسانایی بی تقارن
axis of symmery محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
axis of symmetry محور تقارن
center of symmerty مرکز تقارن
symmerty center مرکز تقارن
asymmetry عدم تقارن
point of symmetry نقطه تقارن
symmetry point نقطه تقارن
symmetry plane صفحه تقارن
symmetry operation عمل تقارن
symmetry number عدد تقارن
symmetry lines خطوط تقارن
transational symmerty تقارن انتقالی
zygomorphic دارای تقارن
symmetry group گروه تقارن
symmetry element عنصر تقارن
synchrony انطباق تقارن
pseudosymmetry شبه تقارن
rotational symmetry تقارن چرخشی
Symmetry تقارن [ریاضی]
geometrical <adj.> تقارن در طرح
skewness عدم تقارن
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
blemish [mistake] عدم تقارن در بافت
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
conservation of orbital symmerty بقای تقارن اوربیتال
eurhythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
isochronism ایجاد تقارن همزمانی
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
axis محور تقارن مهره اسه
anomal design طرح شلوغ و بدون تقارن
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
justificatory مثبت
assertive مثبت
declaratory مثبت
positive مثبت
poss مثبت
affirmatory مثبت
affirmative مثبت
positive lead سیم مثبت
positive pole قطب مثبت
positive modulation تحمیل مثبت
positive modulation پخش مثبت
positive logic منطق مثبت
positive glow شعله مثبت
positive film فیلم مثبت
positive plate صفحه مثبت
positive feedback واخوراند مثبت
positive economics اقتصاد مثبت
positive electricity الکتریسیته مثبت
positive electricity برق مثبت
positive electrode الکترد مثبت
positive element سازه مثبت
positive wire سیم مثبت
pro- جنبه مثبت
positive feedback بازخورد مثبت
positive correlation همبستگی مثبت
positive conductor سیم مثبت
positive potential پتانسیل مثبت
posivite ray پرتو مثبت
assertion افهار مثبت
plus افزودن به مثبت
aye رای مثبت
positively skewed چوله مثبت
affirmative عبارت مثبت
affirmative اظهار مثبت
zincoid قطب مثبت
positivity مثبت بودن
positive transmission پخش مثبت
positive reinforcement تقویت مثبت
positive relation رابطه مثبت
positive side بخش مثبت
positive sign علامت مثبت
positive skewness چولگی مثبت
pro جنبه مثبت
positive slope شیب مثبت
positive transfer انتقال مثبت
positive transference انتقال مثبت
positive column ستون مثبت
anodes قطب مثبت
anodes الکترود مثبت
hot-wiring سیم مثبت
active balance موازنه مثبت
hot-wires سیم مثبت
hot-wired سیم مثبت
false positive مثبت کاذب
hot-wire سیم مثبت
if so در صورت مثبت
positivism مثبت گرایی
cation یون مثبت
yea رای مثبت
positive charge بار مثبت
positive brush زغال مثبت
positive balance مانده مثبت
active balance مانده مثبت
affirmatively بطور مثبت
positive acceleration شتاب مثبت
anode قطب مثبت
anode الکترود مثبت
an a answer پاسخ مثبت
hot wire سیم مثبت
nonposetive غیر مثبت
positively محققا" بطور مثبت
cardinal عدد صحیح مثبت
yea بلکه رای مثبت
averment افهار قطعی یا مثبت
yea-sayer گوینده [رای] مثبت
cardinals عدد صحیح مثبت
take down <idiom> مثبت وضبط صحبتها
look at the world through rose-colored glasses <idiom> خیلی مثبت بودن
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
positive cotton effect پدیده مثبت کاتن
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
positive feeder سیم تغذیه مثبت
anodes قطب مثبت باطری
anode قطب مثبت باطری
positive integer عدد صحیح مثبت
positive post قطب مدار مثبت
positive terminal قطب مدار مثبت
positron ذره کوچک مثبت
factorial حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
hydrogen ion یون +H با بار الکتریکی مثبت
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
to yet had it طرف مثبت اکثریت را دارند
positive integer عدد صحیح مثبت [ریاضی]
amphoteric دارای برق مثبت و منفی
polar دارای الکتریسیته مثبت و منفی
anodize بصورت قطب مثبت در اوردن
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anode glow شعله مثبت فضای روشن اند
The pros and cons ( of something ) . جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
polarities وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarity وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
unipolar سیگنالی که فقط از سط وح ولتاژ مثبت استفاده میکند
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarities تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
polarity تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
cation یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
anticathode قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
reverses وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversed وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversing وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com