Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
flight deck
عرشه پرواز
flight decks
عرشه پرواز
Other Matches
deck cargo
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway
راه پرواز باند پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
decked
عرشه
decks
عرشه
decks
: عرشه
elevated d.
عرشه
deck
عرشه
decked
: عرشه
shipboard
عرشه
deck
: عرشه
baldachin
عرشه
topside
روی عرشه
under deck
زیر عرشه
weather deck
عرشه باز
well deck
عرشه بارگیری
on deck
روی عرشه
on the deck
در روی عرشه
topsides
در عرشه در راس
topside
در عرشه در راس
shipboard
عرشه ناو
main stage
عرشه اصلی
deck
عرشه کشتی
decked
عرشه کشتی
decks
عرشه کشتی
deck
عرشه ناو
deck load
فرفیت عرشه
decks
عرشه ناو
decked
عرشه ناو
scuttlebutt
بشکه اب عرشه کشتی
main deck
عرشه اصلی ناو
gunwale
لبه عرشه ناو
flight deck
عرشه ناو هواپیمابر
flight decks
عرشه ناو هواپیمابر
deckhand
کارگر عرشه کشتی
deck alert
اماده باش عرشه
deck cargo
بار روی عرشه
deck
عرشه دار کردن
roundhouse
عرشه فوقانی کشتی
on the deck
روی عرشه ناو
decked
عرشه دار کردن
decks
عرشه دار کردن
deck pads
پادری عرشه ناو
below
قسمت زیر عرشه
officer of the deck
افسر نگهبان عرشه ناو
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
deckhouse
اتاق روی عرشه کشتی
forecastle
قسمت جلو عرشه کشتی
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
topmast
دومین دکل کشتی از عرشه
foredeck
قسمت جلو عرشه کشتی
the deck was a
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
sun deck
عرشه افتاب گیر کشتی
free board
فاصله بین اب و عرشه کشتی
orlop
عرشه زیرین کشتی جنگی
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
orlop deck
عرشه زیرین کشتی جنگی
board clamps
بست زنجیرهای عرشه ناو
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
guards
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
under hatches
زیر عرشه دوراز نظر مرده
hatched
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
deck house
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
deck alert
حالت اماده باش در روی عرشه
hatch
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatches
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hull down
از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
shrouded
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
main yard
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
shroud
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone
سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
heading select feature
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
razee
کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
boom vang
طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
hatch way
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
breastwork
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
turtleback
لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
wet storage
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
night flying
شب پرواز کن
night flying
پرواز
fly
پرواز
flying
پرواز
trip
پرواز
sorties
پرواز
trips
پرواز
ceilings
حد پرواز
sortie
پرواز
ceiling
حد پرواز
flight line
خط پرواز
blast-off
پرواز
flightless
بی پرواز
flight deck
پل پرواز
tripped
پرواز
flight decks
پل پرواز
flight
پرواز
blast off
پرواز
shrouded
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shroud
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
flight platform
سکوی پرواز
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
flight ration
جیره پرواز
flying shot
تیر سر پرواز
flying officer
افسر پرواز
flying ground
میدان پرواز
flyable
قابل پرواز
flighty deck
اطاق پرواز
flightworthy
قابل پرواز
flight path
مسیر پرواز
flight leader
فرمانده پرواز
flight gear
لباس پرواز
flight level
سقف پرواز
flight operations
عملیات پرواز
flight engineer
مهندس پرواز
flight control
کنترل پرواز
flight computer
کامپیوتر پرواز
flight clearance
اجازه پرواز
soloist
خلبان تک پرواز
flege
قابل پرواز
flight manual
دستورالعمل پرواز
flight navigator
هدایتگر پرواز
flight level
سطح پرواز
in-flight
حین پرواز
soarer
پرواز کننده
preflight
قبل از پرواز
post flight
بعد از پرواز
path of flight
مسیر پرواز
space flight
پرواز فضایی
single flight
پرواز رفت
volitant
پرواز کننده
volant
پرواز کننده
visual flight
پرواز بصری
return flight
پرواز برگشت
to take wing
پرواز کردن
to take off
پرواز کردن
to launch into the air
پرواز کردن
take off
پرواز کردن
on the wing
پرواز کننده
high flying
بلند پرواز
free flight
پرواز ازاد
icarian
بلند پرواز
sortie reference
شماره پرواز
mission ready
اماده پرواز
instrument flight
پرواز کور
instrument fkight
پرواز کور
flying speed
سرعت پرواز
high-flying
بلند پرواز
administrative flight
پرواز اداری
blood agent
مدت پرواز
helms
سکان پرواز
scampers
پرواز سریع
combat available
اماده به پرواز
scampering
پرواز سریع
scampered
پرواز سریع
fly
پرواز کردن
ambitious
بلند پرواز
aviate
پرواز کردن
runway
خیابان پرواز
runways
باند پرواز
ceilings
سقف پرواز
ceiling
سقف پرواز
altivolant
بلند پرواز
runways
خیابان پرواز
flying
پرواز کننده
air medal
نشان پرواز
runway
باند پرواز
winging
پرواز پرش
wing
پرواز پرش
kites
پرواز کردن
helm
سکان پرواز
goggle
عینک پرواز
flyby
پرواز در ارتفاع کم
kite
پرواز کردن
flybys
پرواز در ارتفاع کم
goggling
عینک پرواز
flypast
پرواز در ارتفاع کم
cruising altitude
ارتفاع پرواز
goggled
عینک پرواز
soloists
خلبان تک پرواز
scamper
پرواز سریع
flight
مسیر پرواز
flight
پرواز کردن
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com