Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (10 milliseconds)
English
Persian
aggregate market supply
عرضه کل بازار
Search result with all words
launch
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching
جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
market
به بازار عرضه کردن
marketed
به بازار عرضه کردن
markets
به بازار عرضه کردن
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
loanable funds
وجوه قابل عرضه به بازار پول
marketability
قابلیت عرضه در بازار
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
to put on the market
به بازار عرضه کردن
to place on the market
به بازار عرضه کردن
Other Matches
reaganomics
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
market value
در بازار قیمت بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
efficiency
عرضه
aggregate supply
عرضه کل
good for nothing
بی عرضه
offered
عرضه
inept
بی عرضه
offers
عرضه
total supply
عرضه کل
offer
عرضه
presentations
عرضه
proffered
عرضه
supply
عرضه
slouchy
بی عرضه
proffer
عرضه
supplied
عرضه
proffers
عرضه
supplying
عرضه
dowdy
بی عرضه
proffering
عرضه
presentation
عرضه
quantity of supply
مقدار عرضه
supply price
قیمت عرضه
oversupply
عرضه بیش از حد
exposition
عرضه نمایشگاه
glut
عرضه بیش از حد
trial offer
عرضه ازمایشی
offer and demand
عرضه و تقاضا
elastic supply
عرضه با کشش
sampling offer
عرضه ازمایشی
supply schedule
جدول عرضه
supply and d.
عرضه وتقاضا
supply of money
عرضه پول
supply curve
منحنی عرضه
presentations
ارائه عرضه
supply constraints
محدودیتهای عرضه
presentation
ارائه عرضه
provides
عرضه کردن
representable
قابل عرضه
provide
عرضه کردن
supply function
تابع عرضه
supply management
مدیریت عرضه
supply and demand
عرضه و تقاضا
supply of labor
عرضه کار
presentative
عرضه داشتنی
leader merchandising
پیشرو در عرضه
jackstraw
ادم بی عرضه
offers
عرضه کردن
offered
عرضه کردن
offer
عرضه کردن
fixed supply
عرضه ثابت
elastic supply
عرضه حساس
elasticity of supply
کشش عرضه
excess supply
عرضه بیش از حد
excess supply
عرضه اضافی
joint supply
عرضه مشترک
supplying
عرضه داشتن
supply
عرضه داشتن
supplied
عرضه داشتن
counter offer
عرضه متقابل
change in supply
تغییر عرضه
money stock
عرضه پول
money supply
عرضه پول
presents
عرضه کردن
presenting
عرضه کردن
national supply
عرضه ملی
presented
عرضه کردن
work effort
عرضه کار
present
عرضه کردن
expositions
عرضه نمایشگاه
gluts
عرضه بیش از حد
inelastic supply
عرضه بی کشش
disposable
قابل عرضه
personal service utility
عرضه سرانه کار
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
real money supply
عرضه واقعی پول
price elasticity of supply
کشش قیمتی عرضه
gluts
عرضه بیش از تقاضا
glut
عرضه بیش از تقاضا
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
quantity supplied
مقدار عرضه شده
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
goon
تروریست بی عرضه و نالایق
offeror
فروشنده عرضه کننده
perfectly elastic supply
عرضه کاملا با کشش
supply side economics
اقتصاد طرفدار عرضه
perfectly inelastic supply
عرضه کاملا بی کشش
to offer
عرضه کردن
[ کالا]
offers
پیشکش کردن عرضه
offered
پیشکش کردن عرضه
offer
پیشکش کردن عرضه
disposure
نمایش عرضه داشت
marginal supply price
قیمت عرضه نهائی
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
scruff
ادم بی عرضه وفقیر
goons
تروریست بی عرضه و نالایق
marketable
قابل عرضه دربازار
backward bending supply curve
منحنی عرضه به عقب خم شونده
long run industry supply curve
منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
supply push inflation
تورم ناشی از فشار عرضه
to offer a reward
[for]
عرضه کردن پاداشی
[برای]
supplied
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
تامین موجودی عرضه نمودن
oversold
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
lot
جنس عرضه شده برای فروش
oversell
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stocked
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
agora
بازار
bazaar
بازار
mart
بازار
cloth-hall
بازار
market place
بازار
market places
بازار
trone
بازار
markets
بازار
bazaars
بازار
shopping center
بازار
marketed
بازار
market
بازار
the mareet was weak
بازار
sad sack
ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
market equilibrium
تعادل بازار
home market
بازار داخلی
market failure
ناتوانی بازار
market functions
وفائف بازار
market freedom
ازادی بازار
historical cost
قیمت بازار
carpet market
بازار فرش
market forces
نیروهای بازار
market demand
تقاضای بازار
market appraisal
سنجش بازار
imperfect market
بازار ناقص
financial market
بازار مالی
labor market
بازار کار
loan market
بازار وام
mart
بازار مالی
market imperfection
نقص بازار
market leader
پیشقدم در بازار
market trust
بازار انحصاری
market value
قیمت بازار
marketplace
بازار گاه
narrow market
بازار محدود
EEC
بازار مشترک
widening of market
گسترش بازار
wage market
بازار دستمزد
the market is dull
بازار کساداست
oil market
بازار نفت
perfect market
بازار کامل
spot market
بازار نقدی
sharing the market
تقسیم بازار
seller's market
بازار فروشنده
market trends
روندهای بازار
market system
نظام بازار
market structure
بنیان بازار
market leader
پیشرو بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
market opportunity
فرصت بازار
market oriented
در جهت بازار
market overt
بازار اشکار
market penetration
نفوذ به بازار
market price
قیمت بازار
market prices
قیمتهای بازار
market review
بررسی بازار
market survey
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market share
سهم بازار
market structure
ساخت بازار
sales area
بازار فروش
gold market
بازار طلا
commodity market
بازار کالا
black markets
بازار سیاه
black market
بازار سیاه
slump
کسادی بازار
emporiums
بازار بزرگ
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
bearish market
بازار رو به افول
competition
بازار ازاد
buyers market
بازار خرید
competitions
بازار ازاد
buyer's market
بازار خرید
bullish market
بازار رو به رونق
bullish market
بازار احتکاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com