English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
jayvee عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
Other Matches
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
sportscast برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasts برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
Master of Arts صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
enactory دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood <idiom> جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
new coined تازه بنیاد تازه سکه زده
newlywed تازه داماد تازه عروس
hobbledehoy کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
athletic ورزشی
gymnastical ورزشی
sports medicine طب ورزشی
sporty ورزشی
agonistic ورزشی
color تفسیر ورزشی
sports facility تاسیسات ورزشی
coliseum استادیوم ورزشی
dumbbell اسباب ورزشی
dumbbells اسباب ورزشی
physical exercise تمرین ورزشی
game مسابقههای ورزشی
sport skill مهارت ورزشی
wheels اتحادیه ورزشی
indian club میل ورزشی
club sport باشگاه ورزشی
sweets عرقگیر ورزشی
gymnasium مجموعه ورزشی
hot-air balloons بالن ورزشی
jersey پیراهن ورزشی
hot-air balloon بالن ورزشی
gymnasiums مجموعه ورزشی
hot air balloon بالن ورزشی
athletic trainer پزشکیار ورزشی
wheeling اتحادیه ورزشی
wheel اتحادیه ورزشی
sweetsuit عرقگیر ورزشی
calendar تقویم ورزشی
calendars تقویم ورزشی
aerostat بالون ورزشی
jerseys پیراهن ورزشی
Univ دانشگاه
academy دانشگاه
colleges دانشگاه
college دانشگاه
university دانشگاه
universities دانشگاه
athletic training room اطاق پزشکی- ورزشی
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
player هنرپیشه بازیکن ورزشی
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
ballet رقص ورزشی و هنری
ballets رقص ورزشی و هنری
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
host تهیه تسهیلات ورزشی
sportswriter وقایع نگار ورزشی
launching قایق ورزشی و صیادی
launched قایق ورزشی و صیادی
launch قایق ورزشی و صیادی
launches قایق ورزشی و صیادی
presidents رئیس دانشگاه
president رئیس دانشگاه
Chancellors رئیس دانشگاه
academies دانشگاه اموزشگاه
polytechnic دانشگاه فناوری
senior technical college دانشگاه فناوری
Chancellor رئیس دانشگاه
University of Applied Sciences [UAS] دانشگاه فناوری
state university دانشگاه ایالتی
staff college دانشگاه جنگ
state university دانشگاه دولتی
academy دانشگاه هنر
the institution of a universit تاسیس دانشگاه
academical دانشجوی دانشگاه
college of [music, technology,...] دانشگاه فناوری
technical university دانشگاه فنی
cleat میخ ته کفشهای ورزشی گوه
leagues هم پیمان شدن گروه ورزشی
coached رهبری عملیات ورزشی را کردن
marathons یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
marathon یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
sport shirt پیراهن یقه باز ورزشی
coaches رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
sportive سرگرم تفریح وورزش ورزشی
rector رئیس دانشگاه رهبر
chairs کرسی استادی در دانشگاه
chairing کرسی استادی در دانشگاه
chaired کرسی استادی در دانشگاه
chair کرسی استادی در دانشگاه
semesters دوره 61 هفتهای دانشگاه
rectors رئیس دانشگاه رهبر
vice-chancellors معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor معاون رئیس دانشگاه
vice chancellor معاون رئیس دانشگاه
semester دوره 61 هفتهای دانشگاه
extramural مربوط به خارج از دانشگاه
oxonian وابسته به دانشگاه اکسفورد
matriculant قبول شده در دانشگاه
war college دانشگاه عالی جنگ
proctor مدیر اجرایی دانشگاه
featured مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
feature مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
to show somebody up [in a competition] از کسی جلو زدن [در مسابقه ورزشی]
featuring مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
spikes یک جفت کفش ورزشی میخ دار
to show somebody up [in a competition] کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
He is majoring in mathematic at the university. در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
alma mater سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
As a university professor , his performance stank. طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
matriculation دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculate در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculation امتحان ورودی دانشگاه کنکور
matriculated در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
spring practice دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
donnish وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
matriculates در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
academicals لباس رسمی استادی دانشگاه
academic costume لباس رسمی استادی دانشگاه
mattriculation نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
He was not admitted to the university. اورا به دانشگاه راه ندادند
faculty استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
in the schools مشغول دادن امتحانات دانشگاه
send down دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
pythiad دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
berkeley unix گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
prep schools دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
chancellery رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
ox man کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
general staff college دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
sixth forms دورهی آماده سازی برای دانشگاه
varsity تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
underclassman شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
sixth form دورهی آماده سازی برای دانشگاه
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
chancellory رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
wrong-foot باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
great go امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
advisee کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
academia حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
he went out in the poll امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
matriculates در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
upper classes وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
matricular وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
upperclassman کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O levels آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
university extension تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelor مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
tailgate party [American E] پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
new fallen تازه
dewier تازه
dewiest تازه
dewy تازه
up to date تازه
up-to-date تازه
greenest تازه
modern تازه
the new world تازه
brand new تر و تازه
inchoative تازه
mint a mint condition تازه تازه
new fashioned تازه
new born تازه
newfangled مد تازه
green تازه
newfashioned تازه
post glacial تازه
fresh- تازه
red hot تازه
freshest تازه
renewed تازه
recent تازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com