Dictiornary-Farsi | عضو طبقه اشراف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
blue blood	عضو طبقه اشراف


Search result with all words

middle class	طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle classes	طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
patriciate	طبقه اشراف مقام بزرگ زادگان واشراف
Other Matches

aristocrate	اشراف
noblesse	اشراف
aristocracy	طبقهء اشراف
optimates	گروه اشراف
aristocracy	اشراف سالاری
aristocrat	طرفدارحکومت اشراف
aristocrat	اشراف زاده
aristocracies	اشراف سالاری
aristocrats	اشراف زاده
aristocrats	طرفدارحکومت اشراف
aristocracies	طبقهء اشراف
entresol	طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
aristocrate	طرفدار حکومت اشراف
aristocrat	عضو دستهء اشراف
aristocrats	عضو دستهء اشراف
intermediate	آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
junkerdom	عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
junkerism	عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
grand tours	سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour	سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
aristocracies	حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy	حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify	طبقه طبقه کردن
blue blood	نجیب زاده اشراف زاده
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification	طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications	طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
story=storey	طبقه
range	طبقه
of all sorts	از هر طبقه
stepless	بی طبقه
straticulate	طبقه طبقه
folium	طبقه
storey=story	طبقه
laminate	طبقه طبقه
ranges	طبقه
pigeonhole	طبقه
ranged	طبقه
two storeyed	دو طبقه
single stage	یک طبقه
first class	طبقه یک
ilk	طبقه
stories	طبقه
storeys	طبقه
storey	طبقه
phased	طبقه
phases	طبقه
category	طبقه
floors	طبقه
floored	طبقه
strips	طبقه
genre	طبقه
story	طبقه
ranks	طبقه
phase	طبقه
grade	طبقه
grades	طبقه
lain	طبقه
rank	طبقه
ranked	طبقه
stage	طبقه
stages	طبقه
genres	طبقه
floor	طبقه
stratum	طبقه
classing	طبقه
generals	طبقه
general	طبقه
castes	طبقه
caste	طبقه
layers	طبقه
layer	طبقه
grain	طبقه
class	طبقه
classed	طبقه
classes	طبقه
bed	طبقه
beds	طبقه
courses	طبقه
course	طبقه
coursed	طبقه
beds	طبقه ته
bed	طبقه ته
underclass	طبقه محروم
peerages	طبقه لردها
peerage	طبقه لردها
subclass	طبقه محروم
lower class	طبقه محروم
stratification	طبقه بندی
class ii property	کالای طبقه 2
class limits	حدود طبقه
basement storey	طبقه زیرزمین
social class	طبقه اجتماعی
abovestairs	طبقه بالا
divisions	طبقه بندی
division	طبقه بندی
spectral class	طبقه بینابی
stratiform	طبقه مانند
stratiform	طبقه وار
twin deck	پل دو طبقه ناو
typification	طبقه بندی
upstrairs	طبقه بالائی
workpeople	طبقه کارگر
A classless society.	جامعه بی طبقه
every Tom, Dick and Harry <idiom>	طبقه متوسط
turbine stage	طبقه توربین
toiling class	طبقه رنجبر
subclass	طبقه فرعی
subclass	زیر طبقه
substratum	طبقه زیر
substratum	پی طبقه زیر
superordinate class	طبقه فراگیر
superstratum	طبقه فوقانی
enlisted personnel	طبقه افراد
systemization	طبقه بندی
the second storey	طبقه دوم
the upper storey	طبقه فوقانی مخ
bourgeoisie	طبقه سوداگر
peasntry	طبقه روستایان
power output stage	طبقه خروجی
roturier	از طبقه عوام
ionosphere	طبقه یونسفر
intellectual class	طبقه روشنگر
input stage	طبقه اولیه
input stage	طبقه ورودی
initial stage	طبقه نخستین
folium	طبقه نازک
ruling class	طبقه حاکم
kennelly heaviside layer	طبقه هویساید
laboring class	طبقه کارگر
lower class	طبقه عوام
subclass	طبقه عوام
underclass	طبقه عوام
non producing class	طبقه نامولد
double church	کلیسا دو طبقه
multi stage	چند طبقه
modulator stage	طبقه مدولاسیون
main stage	طبقه اصلی
low power stage	طبقه کم قدرت
low grade	کم طبقه بندی
lower floor	طبقه تحتانی
leisure class	طبقه مرفه
layer of rock	طبقه سنگی
feudal class	طبقه فئودال
feudal class	طبقه زمیندار
class iv supplies	اماد طبقه 4
class interval	فاصله طبقه
class interval	حدود طبقه
class interval	دامنه طبقه
class ii supplies	اماد طبقه 2
class ii property	اموال طبقه 2
class i supplies	اماد طبقه 1
class i property	اموال طبقه 1
class i property	کالای طبقه 1
bourgeois class	طبقه بورژوا
bourgeois class	طبقه سوداگر
class of suplies	طبقه کالاها
class v supplies	اماد طبقه 5
feminity	طبقه زنان
exploiting class	طبقه بهره کش
exploited class	طبقه بهره ده
second flour	طبقه دوم
heaviside layer	طبقه هویساید
e layer	طبقه هویساید
subordinate class	طبقه وابسته
semibasement	طبقه زیر
declass	جداکردن از طبقه
converter stage	طبقه مبدل
classless society	جامعه بی طبقه
denominations	طبقه بندی
middle classes	طبقه متوسط
plebeian	طبقه سوم
classifications	طبقه بندی
sorted	طور طبقه
middle class	طبقه متوسط
castes	طبقه منفصل
plutocracy	طبقه ثروتمند
working class	طبقه کارگر
bracket	طبقه بندی
working classes	طبقه کارگر
sorting	طبقه بندی
first floor	طبقه اول
genus	طبقه قسم
denomination	طبقه بندی
classification	طبقه بندی
sort	طور طبقه
plutocracies	طبقه ثروتمند
caste	طبقه منفصل

blue blood

عضو طبقه اشراف