Dictiornary-Farsi | عقیده اطمینان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (12 milliseconds)

English	Persian
coniviction	عقیده اطمینان


Search result with all words

persuasion	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasion	اطمینان عقیده دینی
persuasions	نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasions	اطمینان عقیده دینی
Other Matches

confident test	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability	اطمینان قابلیت اطمینان
trust	اطمینان
safety	اطمینان
certainties	اطمینان
assurances	اطمینان
confidence limit	حد اطمینان
sureties	اطمینان
certes	اطمینان
trusted	اطمینان
certainty	اطمینان
instable	بی اطمینان
assurance	اطمینان
affiance	اطمینان
assuredness	اطمینان
trusts	اطمینان
surety	اطمینان
trustingly	با اطمینان
security	اطمینان
confidences	اطمینان
certitude	اطمینان
fideism	اطمینان
confidence	اطمینان
thought	عقیده
credo	عقیده
thoughts	عقیده
doctrines	عقیده
credos	عقیده
belief	عقیده
creedless	بی عقیده
faith	عقیده
ism	عقیده
faiths	عقیده
i am not of his mind	با او هم عقیده
doctrine	عقیده
ideas	عقیده ها
impression	عقیده
creeds	عقیده
opinions	عقیده
tenet	عقیده
concept	عقیده
concepts	عقیده
brainchild	عقیده
conception	عقیده
internal conception	عقیده
concepts	عقیده ها
opinion	عقیده
idea	عقیده
viewpoints	عقیده
advice	عقیده
creed	عقیده
viewpoint	عقیده
impressions	عقیده
interval confidence	فاصله اطمینان
insurance stockage	ذخیره اطمینان
reassurance	اطمینان مجدد
i'll warrant	اطمینان میدهم
liable	قابل اطمینان
safety-valves	دریچه اطمینان
safety-valve	دریچه اطمینان
dependable	قابلیت اطمینان
confidingly	از روی اطمینان
safe valve	دریچه اطمینان
figure on	اطمینان داشتن
confidence interval	فاصله اطمینان
confidence coefficicent	ضریب اطمینان
confidence belt	کمربند اطمینان
coefficient of safety	ضریب اطمینان
bleeder valve	شیر اطمینان
assuror	اطمینان دهنده
assurer	اطمینان دهنده
assurable	قابل اطمینان
reputable	قابل اطمینان
confide	اطمینان کردن
confided	اطمینان کردن
confides	اطمینان کردن
reassurances	اطمینان افرینی
reassurances	اطمینان مجدد
reassurance	اطمینان افرینی
safety belts	کمربند اطمینان
confidence level	درجه اطمینان
accredit	اطمینان کردن
accrediting	اطمینان کردن
fiducial interval	فاصله اطمینان
accredits	اطمینان کردن
factor of safety	عامل اطمینان
factor of safety	ضریب اطمینان
ensure	اطمینان یافتن
ensured	اطمینان یافتن
ensures	اطمینان یافتن
ensuring	اطمینان یافتن
insures	اطمینان یافتن
insuring	اطمینان یافتن
dependability	قابلیت اطمینان
cretain	تاحدی اطمینان
confidence limits	حدود اطمینان
safety belt	کمربند اطمینان
safety glass	شیشه اطمینان
safety fuse	فیوز اطمینان
safety lamp	چراغ اطمینان
reliable	قابل اطمینان
relief valve	شیر اطمینان
valid	قابل اطمینان
quality assurance	اطمینان از کیفیت
trusty	اطمینان بخش
solid	قابل اطمینان
solids	قابل اطمینان
safety hook	قلاب اطمینان
safety plug	پولک اطمینان
uncertainties	عدم اطمینان
uncertainty	عدم اطمینان
fire escapes	پلکان اطمینان
fire escape	پلکان اطمینان
unreliability	عدم اطمینان
trustful	معتمد اطمینان
unpromising	غیرقابل اطمینان
truster	اطمینان کننده
safety valve	دریچه اطمینان
positiveness	قطعیت اطمینان
play up	اطمینان دادن به
limits of confidence	حدود اطمینان
assure	اطمینان دادن
level of confidence	سطح اطمینان
aplomb	اطمینان بخود
reliability	قابلیت اطمینان
sicker	قابل اطمینان
reliability	قابل اطمینان
interval confidence	دامنه اطمینان
assures	اطمینان دادن
assurance factor	ضریب اطمینان
overconfidence	اطمینان بیش از حد
failure safety	قابلیت اطمینان
assuring	اطمینان دادن
reliability	قابلیت اطمینان
to think [of]	عقیده داشتن
to be of [or share] the same view [or opinion]	هم عقیده بودن
to agree in opinion	هم عقیده بودن
espouses	عقیده داشتن به
espousing	عقیده داشتن به
have	عقیده داشتن
cogency	قدرت عقیده
Marxism	عقیده مارکس
impression	عقیده خیال
impressions	عقیده خیال
view	نظریه عقیده
abjuration	ترک عقیده
viewed	نظریه عقیده
viewing	نظریه عقیده
views	نظریه عقیده
espoused	عقیده داشتن به
iam of the opinion that	من براین عقیده ام که
freedom of belief	ازادی عقیده
hit off	هم عقیده شدن
pythagoreanism	عقیده به تناسخ
outside opinion	عقیده مردم
my sentiment toward him	عقیده من درباره او
i maintain	بر این عقیده ام که ...
i maintain	عقیده دارم که ...
dogmas	عقیده دینی
dogma	عقیده دینی
error	عقیده نادرست
errors	عقیده نادرست
irreconcilableness	سختی در عقیده
irreconcilability	سختی در عقیده
tradition	عقیده رایج
dissension	اختلاف عقیده
having	عقیده داشتن
fortuitism	عقیده به اتفاق
folkway	عقیده عامه
espouse	عقیده داشتن به
conviction	عقیده محکم
convictions	عقیده محکم
turnabout	تغییر عقیده
suggestion	افهار عقیده
counterview	عقیده مخالف
turnabouts	تغییر عقیده
suggestions	افهار عقیده
the belief that	با این عقیده که
divarication	اختلاف عقیده
so many menŠso many minds	عقیده بیشتر
theosophism	عقیده به عرفان
swear by	عقیده زیادداشتن به
safe yield	بده قابل اطمینان
reasure	دوباره اطمینان یا قوت
I am positive that ...	من اطمینان کامل دارم که ...
ultimate factor of safety	ضریب اطمینان اختیاری
fiduciary	اطمینان بخش ثقه
reassure	دوباره اطمینان دادن
qualm	عدم اطمینان بیم
qualms	عدم اطمینان بیم
misgiving	عدم اطمینان ترس
misgivings	عدم اطمینان ترس
check	اطمینان از صحت چیزی
mistrust	اطمینان نکردن به فن داشتن
safes	صحیح اطمینان بخش
safer	صحیح اطمینان بخش
mistrusted	اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrusting	اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrusts	اطمینان نکردن به فن داشتن
safe	صحیح اطمینان بخش

coniviction

عقیده اطمینان