English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English Persian
schematic symbols علائم الگویی
Other Matches
legend شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
archetypal کهن الگویی
archetypally کهن الگویی
bcd نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
masks طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
symbols علائم
zaph dignbats علائم زف
epiphenomenon علائم ثانویه
symptoms علائم مرض
symptom علائم مرض
shading symbols علائم سایهای
character set مجموعه علائم
control signals علائم کنترلی
economic indicator علائم اقتصادی
mathematical symbols علائم ریاضی
indication signs علائم راهنمائی
hazard signs علائم خطر
erection marks علائم نصب
symbolic string رشته علائم
sinusoidal signals علائم سینوسی
supervisory signals علائم نظارتی
symbolic table جدول علائم
signal transformation ترادیسی علائم
facings علائم ریاضی
facing علائم ریاضی
sound signal علائم صدا
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
identification signs علائم تشخیص
signal regeneration باززایی علائم
signalman متصدی علائم
signal fidelity وفاداری علائم
signal man متصدی علائم
semiotic مکتب علائم رمزی
semeiotic وابسته به علائم مرض
semeiotic مکتب علائم رمزی
baud rate نسبت علائم درثانیه
prodrome علائم اولیه مرض
pictograph نشان یا علائم تصویری
dual intensity تاکید علائم خاص
staggy دارای علائم ونشانههای نر
emblazonment تزئین با نشان و علائم
tablature نوعی علائم موسیقی
semiotic وابسته به علائم مرض
number plates پلاک علائم مشخصه
legend فهرست علائم واختصارات
legends فهرست علائم واختصارات
syndromes علائم مشخصه مرض
nomenclature فهرست علائم واختصارات
syndrome علائم مشخصه مرض
number plate پلاک علائم مشخصه
symptomatic حاکی از علائم مرض
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
metal oxide semiconductor روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal box توقف گاه متصدی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
sigil علامت نجومی علائم رمزی
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
morsecode علائم رمز تلگرافی مرس
sign of aggregation علائم مخصوص جمله جبری
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
Road signs علائم راهنمایی و رانندگی جاده
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
accidentalism تشخیص علائم گمراه کننده مرض
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
typographies فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
typography فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuit تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
scans وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
umbrella طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com