English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
English Persian
epiphenomenon علائم ثانویه
Other Matches
output voltage ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
legends شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
secondary ثانویه
subsequent ثانویه
secondry air هوای ثانویه
secondary nozzle نازل ثانویه
secondary obligation تعهدات ثانویه
secondary memory حافظه ثانویه
secondary standard استاندارد ثانویه
secondary storage انباره ثانویه
secondary storage حافظه ثانویه
secondary key کلید ثانویه
secondary winding سیم پیچ ثانویه
secondary electron emission پیل ثانویه الکترون
secondary great circle دایره عظیمه ثانویه
plastic zone منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
synchronous سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
symbols علائم
zaph dignbats علائم زف
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
economic indicator علائم اقتصادی
control signals علائم کنترلی
character set مجموعه علائم
symbolic string رشته علائم
erection marks علائم نصب
hazard signs علائم خطر
identification signs علائم تشخیص
indication signs علائم راهنمائی
sinusoidal signals علائم سینوسی
mathematical symbols علائم ریاضی
schematic symbols علائم الگویی
symptoms علائم مرض
symptom علائم مرض
signal man متصدی علائم
signalman متصدی علائم
signal regeneration باززایی علائم
signal transformation ترادیسی علائم
supervisory signals علائم نظارتی
symbolic table جدول علائم
sound signal علائم صدا
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
facings علائم ریاضی
signal fidelity وفاداری علائم
facing علائم ریاضی
shading symbols علائم سایهای
number plate پلاک علائم مشخصه
semeiotic مکتب علائم رمزی
semiotic مکتب علائم رمزی
legend فهرست علائم واختصارات
tablature نوعی علائم موسیقی
semeiotic وابسته به علائم مرض
number plates پلاک علائم مشخصه
pictograph نشان یا علائم تصویری
semiotic وابسته به علائم مرض
staggy دارای علائم ونشانههای نر
legends فهرست علائم واختصارات
nomenclature فهرست علائم واختصارات
emblazonment تزئین با نشان و علائم
syndromes علائم مشخصه مرض
baud rate نسبت علائم درثانیه
syndrome علائم مشخصه مرض
prodrome علائم اولیه مرض
symptomatic حاکی از علائم مرض
dual intensity تاکید علائم خاص
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
sigil علامت نجومی علائم رمزی
sign of aggregation علائم مخصوص جمله جبری
Road signs علائم راهنمایی و رانندگی جاده
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
morsecode علائم رمز تلگرافی مرس
signal box توقف گاه متصدی علائم
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
accidentalism تشخیص علائم گمراه کننده مرض
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
typographies فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
autotransformer ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuit تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com