Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 144 (7 milliseconds)
English	Persian
incurability	علاج ناپذیری
irremediableness	علاج ناپذیری
Other Matches
nostrum	دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
inexpiably	بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
remedying	علاج
remedy	علاج
cureless	بی علاج
remedies	علاج
cure	علاج
cured	علاج
cures	علاج
remedied	علاج
medicative	علاج بخش
curative	علاج بخش
operable	قابل علاج
bootless	بی مصرف بی علاج
remediable	قابل علاج
remediless	علاج ناپذبر
acology	علم علاج
curable	علاج پذیر
incurable	علاج ناپذیر
curability	علاج پذیری
incurably	بطور علاج ناپذیر
azoth	علاج کلیه دردها
panaceas	علاج عام اسقولوفندریون
ischuretic	علاج حبس پول
panacea	علاج عام اسقولوفندریون
contra indicate	راه علاج راجوردیگرنشان دادن
sanatory	علاج کننده بهبودی دهنده
sanative	علاج کننده بهبودی دهنده
acute dose	دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
The remedy may be worse than the disease. <proverb>	گاهى علاج بدتر از بیمارى است.
a stitch in time saves nine <proverb>	علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
nurse a cold	سرما خوردگی را ماندن درخانه علاج کردن
it is past cure	از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
illimitableness	حد ناپذیری
imperviousness	نم ناپذیری
illimitability	حد ناپذیری
indissolubility	حل ناپذیری
irreconcilability	اصلاح ناپذیری
infallibly	لغزش ناپذیری
insatiability	تسکین ناپذیری
indisputability	بحث ناپذیری
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
inscrutability	تفحص ناپذیری
inseparability	تجزیه ناپذیری
insuperability	شکست ناپذیری
inextensibility	انبساط ناپذیری
inexpressibility	بیان ناپذیری
inexplicability	توضیح ناپذیری
inexpiableness	مرمت ناپذیری
indomitability	تسخیر ناپذیری
ineffability	وصف ناپذیری
inexpiableness	کفاره ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
inelasticity	کشش ناپذیری
intangibility	لمس ناپذیری
interminableness	پایان ناپذیری
intolerability	تحمل ناپذیری
irresistibility	ایستادگی ناپذیری
irresistibility	مقاومت ناپذیری
irretrievability	چاره ناپذیری
irretrievability	جبران ناپذیری
untouchability	لمس ناپذیری
irreversibility	برگشت ناپذیری
permeability	نفود ناپذیری
irrevocability	برگشت ناپذیری
irreparableness	جبران ناپذیری
irremissibility	بخشش ناپذیری
nonadditivity	جمع ناپذیری
invariance	تغییر ناپذیری
invincibility	شکست ناپذیری
irreconcilability	وفق ناپذیری
irreconcilableness	وفق ناپذیری
irreconcilableness	اصلاح ناپذیری
irreducibility	تحویل ناپذیری
irrefutability	انکار ناپذیری
irremediableness	چاره ناپذیری
mortmain	انتقال ناپذیری
inevitability	چاره ناپذیری
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
elastance	برق ناپذیری
immeasurability	پیمایش ناپذیری
immeusurableness	پیمایش ناپذیری
immiscibility	امتزاج ناپذیری
immutability	تغییر ناپذیری
inerrability	لغزش ناپذیری
impassibility	تحمل ناپذیری
impassiveness	تالم ناپذیری
impenetrability	نفوذ ناپذیری
acoria	سیری ناپذیری
achromatism	رنگ ناپذیری
invulnerability	اسیب ناپذیری
immobility	تحرک ناپذیری
inflexibility	انعطاف ناپذیری
rigidity	انعطاف ناپذیری
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
inaccessibility	دسترسی ناپذیری
impossibility	امکان ناپذیری
abclution	فرهنگ ناپذیری
achromatisation	رنگ ناپذیری
achromatization	رنگ ناپذیری
impenetrableness	سرایت ناپذیری
impenetrableness	خلول ناپذیری
incompressibility	تراکم ناپذیری
incommutability	تخفیف ناپذیری
indescribability	وصف ناپذیری
incommutability	تبدیل ناپذیری
incondensability	انقباض ناپذیری
incorrigibility	اصلاح ناپذیری
incorruption	فساد ناپذیری
indefatigability	خستگی ناپذیری
inalterability	تغییر ناپذیری
incomparability	مقایسه ناپذیری
impermeability	نشت ناپذیری
indefensibility	تصدیق ناپذیری
indestructibility	فنا ناپذیری
indefensibility	دفاع ناپذیری
imperviousness	سرایت ناپذیری
imperviousness	نفوذ ناپذیری
rigidity of prices	انعطاف ناپذیری قیمت ها
modulus of incompressibility	ضریب فشار ناپذیری
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
rigidity of wages	انعطاف ناپذیری مزدها
impermeability	نفوذ ناپذیری ناتراوایی
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
indispensability	چاره ناپذیری اقتضا
factorial invariance	تغییر ناپذیری عاملی
elastivity	واحد برق ناپذیری
wage rigidity	انعطاف ناپذیری مزد
impalpability	دارای خصوصیات لمس ناپذیری
implacability	تسکین ناپذیری کینه توزی
imperturbableness	خون سردی تشویش ناپذیری
incommensurability	عدم تقارن سنجش ناپذیری
unattainbility of absolute zero	دسترس ناپذیری صفر مطلق
impenitence	بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
undisputed	بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid	سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
anarthritic	علاج نقرس دوای نقرس
water cure	علاج بااب معالجه بااب
untouchables	غیرقابل لمس لمس ناپذیری
untouchable	غیرقابل لمس لمس ناپذیری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com