Dictiornary-Farsi | علاج پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
curability	علاج پذیری


Other Matches

nostrum	دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
remedy	علاج
cure	علاج
cured	علاج
cures	علاج
remedies	علاج
remedied	علاج
remedying	علاج
cureless	بی علاج
curative	علاج بخش
irremediableness	علاج ناپذیری
remediable	قابل علاج
remediless	علاج ناپذبر
bootless	بی مصرف بی علاج
incurability	علاج ناپذیری
acology	علم علاج
curable	علاج پذیر
incurable	علاج ناپذیر
medicative	علاج بخش
operable	قابل علاج
ischuretic	علاج حبس پول
panacea	علاج عام اسقولوفندریون
incurably	بطور علاج ناپذیر
azoth	علاج کلیه دردها
panaceas	علاج عام اسقولوفندریون
sanative	علاج کننده بهبودی دهنده
contra indicate	راه علاج راجوردیگرنشان دادن
sanatory	علاج کننده بهبودی دهنده
acute dose	دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
The remedy may be worse than the disease. <proverb>	گاهى علاج بدتر از بیمارى است.
nurse a cold	سرما خوردگی را ماندن درخانه علاج کردن
a stitch in time saves nine <proverb>	علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
it is past cure	از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
anarthritic	علاج نقرس دوای نقرس
water cure	علاج بااب معالجه بااب
bass response	بم پذیری
water absorption	آب پذیری
pliability	خم پذیری
deliquescence	نم پذیری
livability	زیست پذیری
justifiability	توجیه پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
lability	تغییر پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
negotiability	انتقال پذیری
transferability	انتقال پذیری
movableness	جنبش پذیری
observability	مشاهده پذیری
modifiability	تغییر پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
opposability	مقابله پذیری
mutability	تغییر پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
flammability	اشتعال پذیری
finitude	پایان پذیری
feasibilty	امکان پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
extensibility	گسترش پذیری
extensibility	توسعه پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
expandability	بسط پذیری
excitability	تحریک پذیری
emotionality	تهییج پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
fusibility	گداز پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
improvability	بهبود پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
extenibility	کشش پذیری
hereditability	وراثت پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
educability	اموزش پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
separability	تفکیک پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
scalability	مقیاس پذیری
reversibility	برگشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
removability	عزل پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
westernization	غرب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
verifiability	اثبات پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
tenability	دفاع پذیری
tangib	لمس پذیری
suspensive	اندروا پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
perviousness	تراوش پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
reactivity	واکنش پذیری
ponderability	سنجش پذیری
polarizability	قطبش پذیری
pliancy	انحناء پذیری
pliability	خمش پذیری
plastisity	اندام پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	اندام پذیری
passibility	تالم پذیری
comention	هنجار پذیری
additivity	جمع پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
absorbency	جذب پذیری
absorbability	دراشام پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
liquidity	تسویه پذیری
addressability	نشانی پذیری
affectability	انفعال پذیری
combinability	ترکیب پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
belongingness	تعلق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
autia	هنجار پذیری
associativity	شرکت پذیری
applicability	کاربرد پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
passivity	کنش پذیری
irritability	تحریک پذیری
variability	تغییر پذیری
compatibility	سازش پذیری
resolutions	تفکیک پذیری
resolution	تفکیک پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
viability	زیست پذیری
configurations	هیئت پذیری
configuration	هیئت پذیری
availability	دسترس پذیری
cleavage	شکافت پذیری
cleavages	شکافت پذیری
submission	سلطه پذیری
imprinting	نقش پذیری
adaptability	سازش پذیری
adaptability	انطباق پذیری
adaptability	وفق پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
sociability	معاشرت پذیری
sociability	جامعه پذیری
decomposability	انحلال پذیری
discriminability	افتراق پذیری
supercompressibility factor	تراکم پذیری
conceivability	امکان پذیری
gas deviation factor	تراکم پذیری
compressibility factor	تراکم پذیری
distributivity	توزیع پذیری
computability	شماره پذیری
dilatability	انبساط پذیری
decidability	تصمیم پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
corrigibility	اصلاح پذیری
dependability	توکل پذیری
deviation factor	تراکم پذیری