Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
Other Matches
press mark
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
aggregate
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregates
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
cursors
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
cursor
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
check mark
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
accent mark
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
demonstrators
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
indicative
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
counting balance
ترازوی نشان دهنده
end
کد نشان دهنده انتهای خط
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
resilient
نشان دهنده فنری
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
nests
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
equivalence
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
signal distance
فاصله علامتی
signal element
عنصر علامتی
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
second signal system
دستگاه علامتی دوم
virgule
علامتی بدین شکل
underscored
خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
underscore
خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
first signal system
دستگاه علامتی اول
underscoring
خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
underscores
خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
arguments
علامتی که آرگومانهای یک خط را منظم جدا میکند
proprietary goods
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
shoe board
علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
argument
علامتی که آرگومانهای یک خط را منظم جدا میکند
arithmetic
محاسباتی
fiscal
محاسباتی
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
boundary
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundaries
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
check point
علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
computational mistake
خطای محاسباتی
compute bound
کران محاسباتی
arithmetic operator
اپراتور محاسباتی
design stress resultant
تلاش محاسباتی
design strength
مقاومت محاسباتی
arithmetic operation
عمل محاسباتی
compute bound
باتنگنای محاسباتی
compute bound
محدودیت محاسباتی
nomograph
نمودار محاسباتی
arithmetic relation
ارتباط محاسباتی
nomogram
جدول محاسباتی
compute bound
با تنگنای محاسباتی
nomogram
نمودار محاسباتی
calculating machine
ماشین محاسباتی
calculating punch
پانچ محاسباتی
money of account
پول محاسباتی
miscalculations
خطای محاسباتی
miscalculation
خطای محاسباتی
wheel
[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
ack
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
deferred credits
اعتبارات سالهای محاسباتی
operational amplifier
تقویت کننده محاسباتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com