Dictiornary-Farsi | علامت زخمی شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
wound chevron	علامت زخمی شدن


Other Matches

wounded in action	زخمی عملیات زخمی جنگی
ulcerous	زخمی
casualties	زخمی
wounded	زخمی
casualty	زخمی
wound less	زخمی نشده
traumatic	زخمی جراحتی
impetiginous	زرد زخمی
ulcerative	زخمی قرحی
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
wound	جراحت زخمی کردن
footsore	دارای پاهای زخمی
stabber	زخمی که تیر میکشد
wounds	جراحت زخمی کردن
gore	باشاخ زخمی کردن
wounding	جراحت زخمی کردن
wounded in action	زخمی شده در جنگ
gored	باشاخ زخمی کردن
goring	باشاخ زخمی کردن
gores	باشاخ زخمی کردن
foot sore	دارای پاهای زخمی
chevrons	ارم زخمی شدن در جنگ
chevron	ارم زخمی شدن در جنگ
wound chevron	نشان زخمی شدن در جنگ
scotch	چاک دادن زخمی کردن
scotched	چاک دادن زخمی کردن
unscathed	خسارت ندیده زخمی نشده
injuring	زخمی کردن ضرر رساندن
injures	زخمی کردن ضرر رساندن
green old wound	زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
scotches	چاک دادن زخمی کردن
injured person	آدم آسیب دیده [زخمی]
scotching	چاک دادن زخمی کردن
injure	زخمی کردن ضرر رساندن
to maul somebody [something]	کسی [چیزی] را بدجور زخمی کردن
to die from an injury [a wound]	به علت آسیب دیدگی [زخمی] مردن
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
shoots	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
smart money	غرامت پولی که دولت بسربازان وملوانان زخمی ومصدوم میدهد
misericord	یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
bedsore	زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
banners	علامت
emblems	علامت
fog signal	علامت مه
signalled	علامت
caret	علامت
unsigned	بی علامت
differentia	علامت
codes and codification	علامت
code	علامت
banner	علامت
emblem	علامت
branding	علامت
brand	علامت
symptoms	علامت
symptom	علامت
mark	علامت
presage	علامت
presaged	علامت
stripes	علامت
stripe	علامت
marks	علامت
presaging	علامت
badges	علامت
brands	علامت
insignia	علامت
apostrophe	علامت
apostrophes	علامت
badge	علامت
tick	علامت
ticked	علامت
ticks	علامت
apostrophize	علامت
indicator	علامت
ditto	علامت
symbol	علامت
designations	علامت
designation	علامت
presages	علامت
character	علامت
tokens	علامت
tags	علامت
marine code	علامت
characters	علامت
impresa	علامت
tag	علامت
token	علامت
bullet	یک علامت
signum	علامت
bullets	یک علامت
symptomless	بی علامت
indicium	علامت
signal generator	علامت زا
signal	علامت
signaled	علامت
interrogatives	علامت سئوال
sign position	مکان علامت
interrogative	علامت سئوال
coding	علامت گذاری
prosign	علامت قراردادی
sign position	موضوع علامت
brands	علامت تجاری
brands	علامت تجارتی
brand name	علامت ساخت
brand names	علامت ساخت
processing symbol	علامت پردازش
sign position	موقعیت علامت
positive sign	علامت مثبت
negative signe	علامت منفی
Trade mark.	علامت تجارتی
note of a	علامت تعجب
To give a signal ( sign) .	علامت دادن
signalling	علامت دهی
say the word <idiom>	علامت دادن
signed	علامت دار
exclamation mark	علامت تعجب
signal detection	علامت یابی
trademarks	علامت تجارتی
minus	کم شد با علامت منفی
sleeve emblem	علامت سردست
minus signs	علامت منها
pharmaceutical sign	علامت دواسازی
picture signal	علامت تصویر
signaling	علامت دهی
brands	علامت رقم
prosign	علامت پیشوند
trademarks	علامت تجاری
sign digit	رقم علامت
sign bit	بیت علامت
trademark	علامت تجاری
trademark	علامت تجارتی
signaler	علامت دهنده
signal normalization	هنجارسازی علامت
inverts	علامت چاپ
inverting	علامت چاپ
branding	علامت رقم
invert	علامت چاپ
signal level	سطح علامت
sign magnitude	علامت و مقدار
romberg's sign	علامت رومبرگ
branding	علامت تجارتی
radar trace	علامت رادار
branding	علامت تجاری
radical sign	علامت جذر
sign of the cross	علامت صلیب
sign learning	علامت اموزی
minus sign	علامت منها
brand	علامت تجارتی
brand	علامت تجاری
brand	علامت رقم
sign gestalt	علامت- گشتالت
sign flag	پرچم علامت
ratch	علامت سفید
request signal	علامت درخواست
sign extension	گسترش علامت
road marking	علامت راه
sign and magnitude	علامت و مقدار
telegraph signal	علامت تلگرافی
connector symbol	علامت اتصال
control character	علامت کنترلی
control signal	علامت کنترل
crypto	علامت رمز
cut off signal	علامت قطع
temporal sign	علامت زمانی
typification	علامت سازی
decision symbol	علامت تصمیم
composite symbol	علامت ترکیبی
commodity code	علامت کالا
command signal	علامت فرمان
visual signal	علامت بصری
celtic cross	علامت ضربدر
check character	علامت مقابلهای
check mark	علامت کنترل
typicality	نمونه علامت
idle indicating signal	علامت ازاد
codes and codification	علامت گذاری
identification character	علامت مشخصه
terminal symbol	علامت پایانی
digital signal	علامت رقمی
external symbol	علامت خارجی
faugh	علامت تعجب
file mark	علامت فایل
trig	علامت گذاشتن
trade mark	علامت تجارتی
flash signal	علامت فلاش
group mark	علامت گروه
equal sign	علامت تساوی
equal sign	علامت برابری
disconnect signal	علامت انفصال
double hyphen	این علامت //
draft marks	علامت ابخور
typicalness	علامت شاخصیت
trade mark	علامت تجاری
trade mark	علامت بازرگانی
end mark	علامت بی پایان
guard signal	علامت نگهبان