English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (3 milliseconds)
English Persian
marker علامت نشان
markers علامت نشان
Search result with all words
marker علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
colon نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
blip علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
indication علامت یا چیزی که نشان دهد
hyphen علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
hyphens علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
bracket علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
indicator ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
mark نشان علامت
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks نشان علامت
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
floating علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coats of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
battle clasp نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
burn notice علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
glyph علامت یا نشان حجاری شده
idegraphy علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان
obelize با این علامت "-" نشان گذاردن
quantifier علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
tracking symbol علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
Other Matches
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
marking نشان دار سازی نشان
markings نشان دار سازی نشان
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks نشان کردن نشان
mark نشان کردن نشان
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
code علامت
ticks علامت
banners علامت
banner علامت
apostrophes علامت
signal generator علامت زا
tick علامت
apostrophe علامت
presage علامت
ticked علامت
fog signal علامت مه
presaged علامت
signum علامت
token علامت
bullets یک علامت
differentia علامت
codes and codification علامت
emblems علامت
characters علامت
character علامت
presages علامت
tokens علامت
symptomless بی علامت
apostrophize علامت
presaging علامت
caret علامت
bullet یک علامت
indicator علامت
emblem علامت
symptoms علامت
signaled علامت
symbol علامت
marine code علامت
insignia علامت
mark علامت
unsigned بی علامت
brand علامت
signal علامت
branding علامت
impresa علامت
indicium علامت
badge علامت
symptom علامت
badges علامت
brands علامت
tag علامت
tags علامت
designations علامت
stripe علامت
designation علامت
stripes علامت
marks علامت
ditto علامت
signalled علامت
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
sleeve emblem علامت سردست
signal level سطح علامت
composite symbol علامت ترکیبی
command signal علامت فرمان
banner علامت علم
commodity code علامت کالا
signallzation علامت گذاری
signaler علامت دهنده
signal normalization هنجارسازی علامت
accidents علامت سلاح
blazer علامت گذار
blazers علامت گذار
signal علامت دادن
symbol table جدول علامت
brevity code علامت اختصاری
signal علامت نشانه
signalled علامت نشانه
start signal علامت شروع
terminal symbol علامت پایانی
temporal sign علامت زمانی
stop sign علامت توقف
telegraph signal علامت تلگرافی
question marks علامت سوال
question mark علامت سوال
check mark علامت کنترل
blinker علامت چشمک زن
brand leader علامت تجارتی
capital asset علامت تجارتی
check character علامت مقابلهای
stop dog علامت وقف
stonemason's mark علامت سنگتراش
marker pen علامت گذار
busy signal علامت اشغال
calibration mark علامت کالیبراسیون
accidents علامت بد مرض
accident علامت سلاح
banners علامت علم
signaled علامت دادن
accident علامت بد مرض
codes and codification علامت گذاری
signaled علامت نشانه
signalled علامت دادن
celtic cross علامت ضربدر
positive sign علامت مثبت
sear علامت داغ
seared علامت داغ
sears علامت داغ
medical badge علامت بهداری
marque علامت مخصوص
indicator علامت خط نشانه
plus signs علامت باضافه
mark condition شرط علامت
guard signal علامت نگهبان
group mark علامت گروه
negative signe علامت منفی
oh علامت صفر
showing علامت مظهر
showings علامت مظهر
file mark علامت فایل
picture signal علامت تصویر
pharmaceutical sign علامت دواسازی
flash signal علامت فلاش
frequency mark علامت فرکانس
note of a علامت تعجب
marks علامت گذاری
marks علامت گذاشتن
stand علامت یادبود
markings علامت گذاری
marking علامت گذاری
identification character علامت مشخصه
index mark علامت شاخص
plus sign علامت بعلاوه
plus sign علامت باضافه
plus signs علامت جمع
idle indicating signal علامت ازاد
plus sign علامت جمع
mark علامت گذاشتن
mark علامت گذاری
interrogation point علامت سئوال
symbol علامت نمون
logical symbol علامت منطقی
logic symbol علامت منطقی
line out با خط علامت گذاشتن
line clear signal علامت ازاد
demarcation علامت گذاری
allegories نشانه علامت
allegory نشانه علامت
plus signs علامت بعلاوه
bracket این علامت
signal detection علامت یابی
sign gestalt علامت- گشتالت
sign flag پرچم علامت
sign extension گسترش علامت
control character علامت کنترلی
sign digit رقم علامت
control signal علامت کنترل
earmarking علامت گذاری
crypto علامت رمز
sign bit بیت علامت
sign learning علامت اموزی
sign of the cross علامت صلیب
dashes علامت زدن
sign position موقعیت علامت
sign position مکان علامت
sign position موضوع علامت
connector symbol علامت اتصال
dash این علامت
dash علامت زدن
dashed این علامت
dashed علامت زدن
dashes این علامت
sign magnitude علامت و مقدار
sign and magnitude علامت و مقدار
cut off signal علامت قطع
what علامت استفهام
radical sign علامت جذر
radar trace علامت رادار
equal sign علامت برابری
prosign علامت پیشوند
equal sign علامت تساوی
prosign علامت قراردادی
processing symbol علامت پردازش
external symbol علامت خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com