Dictiornary-Farsi | علامت نقل قول یا کامای برعکس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
quote	علامت نقل قول یا کامای برعکس
quoted	علامت نقل قول یا کامای برعکس
quotes	علامت نقل قول یا کامای برعکس


Other Matches

quotes	کامای برعکس
quoted	کامای برعکس
quote	کامای برعکس
quote	دوتای کامای برعکس
quotes	دوتای کامای برعکس
quoted	دوتای کامای برعکس
per contra	برعکس
vice versa	برعکس
vice versa <adv.>	برعکس
on the contrary	برعکس
to the contrary	برعکس ان
contrariwise	برعکس
come full circle <idiom>	کاملا برعکس
overhand	رویهم برعکس
inverse	برعکس مقابل
unlike	غیر برعکس
unfavorable	برعکس زشت
backwaters	برعکس پارو زدن
instead of vice versa	بجای برعکس این
instead of the other way around	بجای برعکس این
combination grasp	گرفتن معمولی و برعکس
moom dollyo bandea dollyo chagi	ضربه پا برعکس دورانی
backwater	برعکس پارو زدن
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
On the contrary , he is very honest.	برعکس خیلی هم درستکار است
sex changer	وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer	وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
inverter	وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
electronic	استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
D type connector	اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
polarized	اتصال لبه که یک سوراخ یا کلید دارد که مانع از نصب آن به صورت برعکس میشود
not stage	مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
collimate	تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
quotation marks	کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
reversion	برعکس کردن وارونه کردن
interface	مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces	مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
apostrophize	علامت
emblem	علامت
unsigned	بی علامت
caret	علامت
emblems	علامت
ticked	علامت
signaled	علامت
ticks	علامت
tick	علامت
apostrophes	علامت
apostrophe	علامت
symbol	علامت
designation	علامت
banner	علامت
designations	علامت
banners	علامت
code	علامت
badge	علامت
codes and codification	علامت
indicator	علامت
signalled	علامت
insignia	علامت
ditto	علامت
differentia	علامت
bullet	یک علامت
signal generator	علامت زا
stripe	علامت
stripes	علامت
character	علامت
characters	علامت
mark	علامت
tag	علامت
symptom	علامت
tags	علامت
presage	علامت
presages	علامت
marks	علامت
presaging	علامت
marine code	علامت
symptoms	علامت
brand	علامت
signal	علامت
brands	علامت
symptomless	بی علامت
bullets	یک علامت
branding	علامت
impresa	علامت
signum	علامت
tokens	علامت
presaged	علامت
token	علامت
indicium	علامت
badges	علامت
fog signal	علامت مه
coding	علامت گذاری
marker pen	علامت گذار
inverting	علامت چاپ
acoustic signal	علامت صوتی
V-signs	علامت پیروزی
advance sign	علامت اوانس
interrogative	علامت سئوال
ha	علامت تعجب
arrow head	علامت پیکان
status symbols	علامت مقام
earmarking	علامت گذاری
interrogatives	علامت سئوال
V-sign	علامت پیروزی
minus sign	علامت منها
analog signal	علامت قیاسی
advisory signal	علامت هشدار
asymptomatic	بدون علامت
Trade mark.	علامت تجارتی
invert	علامت چاپ
To give a signal ( sign) .	علامت دادن
brands	علامت تجاری
brand name	علامت ساخت
say the word <idiom>	علامت دادن
minus signs	علامت منها
exclamation mark	علامت تعجب
trademark	علامت تجاری
branding	علامت رقم
trademarks	علامت تجارتی
brand	علامت تجارتی
brand	علامت تجاری
signaling	علامت دهی
branding	علامت تجاری
minus	کم شد با علامت منفی
signalling	علامت دهی
brand names	علامت ساخت
brands	علامت تجارتی
signed	علامت دار
trademarks	علامت تجاری
inverts	علامت چاپ
brands	علامت رقم
branding	علامت تجارتی
trademark	علامت تجارتی
brand	علامت رقم
terminal symbol	علامت پایانی
start signal	علامت شروع
line out	با خط علامت گذاشتن
logic symbol	علامت منطقی
logical symbol	علامت منطقی
sleeve emblem	علامت سردست
mark condition	شرط علامت
marque	علامت مخصوص
medical badge	علامت بهداری
negative signe	علامت منفی
note of a	علامت تعجب
signallzation	علامت گذاری
stonemason's mark	علامت سنگتراش
interrogation point	علامت سئوال
temporal sign	علامت زمانی
telegraph signal	علامت تلگرافی
group mark	علامت گروه
guard signal	علامت نگهبان
symbol table	جدول علامت
stop sign	علامت توقف
identification character	علامت مشخصه
idle indicating signal	علامت ازاد
stop dog	علامت وقف
index mark	علامت شاخص
sign flag	پرچم علامت
pharmaceutical sign	علامت دواسازی
picture signal	علامت تصویر
request signal	علامت درخواست
road marking	علامت راه
romberg's sign	علامت رومبرگ
sign position	موضوع علامت
sign of the cross	علامت صلیب
sign learning	علامت اموزی
sign gestalt	علامت- گشتالت
sign and magnitude	علامت و مقدار
sign magnitude	علامت و مقدار
sign bit	بیت علامت
sign digit	رقم علامت
sign position	موقعیت علامت
ratch	علامت سفید
signaler	علامت دهنده
positive sign	علامت مثبت
signal normalization	هنجارسازی علامت
processing symbol	علامت پردازش
prosign	علامت قراردادی
prosign	علامت پیشوند
signal level	سطح علامت
radar trace	علامت رادار
radical sign	علامت جذر
signal detection	علامت یابی
sign extension	گسترش علامت
frequency mark	علامت فرکانس
audible signal	علامت سمعی
brevity code	علامت اختصاری
busy signal	علامت اشغال
calibration mark	علامت کالیبراسیون
capital asset	علامت تجارتی
typification	علامت سازی
celtic cross	علامت ضربدر
typicalness	علامت شاخصیت
check character	علامت مقابلهای
check mark	علامت کنترل