Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
red carpet
علامت پذیرایی مخصوص
Other Matches
marque
علامت مخصوص
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
state flower
گل علامت مخصوص هر استان یا کشور
ideograph
امضاء یا علامت مخصوص شخص
hunting horn
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
gap marker
علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
tailor's chalk
گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
marks
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
yoicks
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
receptions
پذیرایی
entertainment
پذیرایی
reception
پذیرایی
entertainments
پذیرایی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
receptors
پذیرایی کننده
receptor
پذیرایی کننده
receive
پذیرایی کردن از
levee
مجلس پذیرایی
reception rooms
اتاق پذیرایی
palor
اطاق پذیرایی
reception room
اتاق پذیرایی
parlor
اطاق پذیرایی
parlour
اطاق پذیرایی
lodges
پذیرایی کردن
accessible
آماده پذیرایی
entertain
پذیرایی کردن
entertains
پذیرایی کردن
drawing rooms
اطاق پذیرایی
entertained
پذیرایی کردن
drawing room
سالن پذیرایی
parlours
اطاق پذیرایی
parlors
اطاق پذیرایی
drawing room
اطاق پذیرایی
open house
پذیرایی از مهمان
receives
پذیرایی کردن از
lodge
پذیرایی کردن
drawing rooms
سالن پذیرایی
lodged
پذیرایی کردن
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
roll out the red carpet
<idiom>
حسابی پذیرایی کردن
at someone's beck and call
<idiom>
همیشه آماده پذیرایی
wait on (someone) hand and foot
<idiom>
به هر نحوی پذیرایی کردن
entertainments
تفریحات پذیرایی کردن
entertainment
تفریحات پذیرایی کردن
accessibility
امادگی برای پذیرایی
to keep open house
ازهرکس پذیرایی کردن
presence chamber
اطاق بار یا پذیرایی
amusement
فریب خوردگی پذیرایی
at home
پذیرایی در ساعت معین
amusements
فریب خوردگی پذیرایی
to serve oneself
از خود پذیرایی کردن
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
do the honors
<idiom>
مثل یک مهماندا پذیرایی کردن
valhalla
سالن پذیرایی خدای اودین
hospitalization
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
parlormaid
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
receptions
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
one's d.
روز پذیرایی شخص درهفته
welcome
خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcoming
خوشامد گفتن پذیرایی کردن
reception
قدرت پذیرش پذیرایی کردن
welcomed
خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomes
خوشامد گفتن پذیرایی کردن
board and lodging
خوابگاه با پذیرایی غذا
[در مهمانسرا یا هتل]
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
signal
علامت
emblems
علامت
tick
علامت
apostrophize
علامت
badges
علامت
marks
علامت
symptomless
بی علامت
ticks
علامت
ticked
علامت
emblem
علامت
insignia
علامت
mark
علامت
signalled
علامت
brand
علامت
caret
علامت
unsigned
بی علامت
codes and codification
علامت
banner
علامت
banners
علامت
stripes
علامت
symptoms
علامت
symptom
علامت
signaled
علامت
apostrophes
علامت
stripe
علامت
apostrophe
علامت
code
علامت
brands
علامت
tag
علامت
presaged
علامت
presage
علامت
token
علامت
ditto
علامت
fog signal
علامت مه
tokens
علامت
indicator
علامت
branding
علامت
presages
علامت
symbol
علامت
presaging
علامت
signal generator
علامت زا
character
علامت
characters
علامت
tags
علامت
marine code
علامت
indicium
علامت
designation
علامت
differentia
علامت
designations
علامت
badge
علامت
bullet
یک علامت
signum
علامت
bullets
یک علامت
impresa
علامت
brand
علامت رقم
road marking
علامت راه
romberg's sign
علامت رومبرگ
plus sign
علامت باضافه
wlldcard
علامت جانشین
advisory signal
علامت هشدار
signal level
سطح علامت
allegory
نشانه علامت
brands
علامت تجارتی
branding
علامت تجارتی
prosign
علامت قراردادی
word mark
علامت کلمه
sleeve emblem
علامت سردست
advance sign
علامت اوانس
what
علامت استفهام
plus sign
علامت بعلاوه
brand name
علامت ساخت
marked
علامت دار
signal normalization
هنجارسازی علامت
signaler
علامت دهنده
plus sign
علامت جمع
ratch
علامت سفید
marks
نشان علامت
visual signal
علامت بصری
plus signs
علامت بعلاوه
radical sign
علامت جذر
plus signs
علامت باضافه
warning signal
علامت خطر
warning sign
علامت اخطار
brands
علامت تجاری
interrogatives
علامت سئوال
marks
علامت گذاشتن
brand names
علامت ساخت
signallzation
علامت گذاری
radar trace
علامت رادار
signaling
علامت دهی
brands
علامت رقم
coding
علامت گذاری
interrogative
علامت سئوال
analog signal
علامت قیاسی
marks
علامت گذاری
request signal
علامت درخواست
plus signs
علامت جمع
warning sign
علامت احضار
minus
کم شد با علامت منفی
sign extension
گسترش علامت
sign digit
رقم علامت
markings
علامت گذاری
To give a signal ( sign) .
علامت دادن
mark
نشان علامت
sign bit
بیت علامت
Trade mark.
علامت تجارتی
sign position
موضوع علامت
sign position
مکان علامت
sign position
موقعیت علامت
mark
علامت گذاشتن
sign flag
پرچم علامت
marking
علامت گذاری
brand
علامت تجارتی
sign learning
علامت اموزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com