Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
Other Matches
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
visual signal
علایم بصری
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
datum dan buoy
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
audio visual
سمعی بصری
audiovisual
سمعی و بصری
audio-visual
سمعی بصری
audiovisual
سمعی-بصری
video tape
نوار سمعی و بصری
civision
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal
علایم مه
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
sleeve emblem
علایم سراستین
control markings
علایم کنترل
traffic sign
تابلو علایم
indication of masculinity
علایم رجولیت
hazard signs
علایم خطر
reflecting stud
علایم شبنما
informative signs
علایم اخباری
fiducial marks
علایم پوشاننده
plimsol mark
علایم بارگیری
morse code
علایم مورس
identification markings
علایم شناسایی
draught marks
علایم ابخور
qualifying symbols
علایم توصیفی
indication signs
علایم راهنمایی
cipher text
علایم رمز
load lines
علایم بارگیری
legal assistance
علایم قراردادی نقشه
military symbols
علایم قراردادی نظامی
accounting symbol
علایم مشخصه حساب
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
emblems
با علایم نشان دادن
emblem
با علایم نشان دادن
base symbol
علایم قراردادی مبنا
hazard signs
علایم امکان تولیدخطر
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
ghost signals
علایم راداری سرگردان
radar echo
علایم روی صفحه رادار
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
legal assistance
کمکهای قضایی شرح علایم
descriptive name
شرح علایم روی نقشه
break up
مرز علایم مشخصه هدف
grid ticks
علایم شبکه بندی نقشه
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
break up
حد فاصل علایم مشخصه هدف
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
fiducial marks
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contacts
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
ethernet
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
grid ticks
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
signed route
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
blinker
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
pip
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
target echo
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
shoulder mark
نشان سردوشی علایم سردوشی
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
over freight
بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
pibal
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
flag semaphore
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
air miss
تصادم هوایی دو هواپیما
airspeeds
سرعت هوایی هواپیما
ship
کشتی هوایی هواپیما
ships
کشتی هوایی هواپیما
airspeed
سرعت هوایی هواپیما
launch time
زمان پرواز هوایی هواپیما
ground nadir
نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی
gates
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
liners
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
fewest
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
few
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
air position
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
visualreport
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
snake mode
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
air dispatcher
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
otic
سمعی
audio
سمعی
audible
سمعی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
audio device
دستگاه سمعی
audible signal
علامت سمعی
audio frequency
بسامد سمعی
voice answer back
پاسخ سمعی
vab
پاسخ سمعی
audio-visual
سمعی وبصری
audio visual
سمعی وبصری
audible alarm
اعلان خطر سمعی
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
audio visual
اموزش سمعی وبصری
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
visual
بصری
optic
بصری
visually
بصری
ocular
بصری
optical
بصری
visuals
بصری
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
VDU
واحدنمایشگر بصری
visual communication
ارتباط بصری
optic
چشمی بصری
optical
الات بصری
optic chiasm
چلیپای بصری
VDUs
واحدنمایش بصری
VDU
واحدنمایش بصری
chiasma
ضربدر بصری
video ram
RA بصری یا تصویری
optic chiasma
چلیپای بصری
VDUs
واحدنمایشگر بصری
vision recognition
تشخیص بصری
visual communication
مخابره بصری
visual check
مقابله بصری
visual observation
دیدبانی بصری
visual identification
شناسایی بصری
visualreport
گزارش بصری
videotext
متن بصری
visual aids
کمکهای بصری
visual arts
هنرهای بصری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com