English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
English Persian
reflecting stud علایم شبنما
Other Matches
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
civision رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal علایم مه
indication signs علایم راهنمایی
informative signs علایم اخباری
cipher text علایم رمز
indication of masculinity علایم رجولیت
sleeve emblem علایم سراستین
control markings علایم کنترل
identification markings علایم شناسایی
load lines علایم بارگیری
visual signal علایم بصری
traffic sign تابلو علایم
qualifying symbols علایم توصیفی
hazard signs علایم خطر
plimsol mark علایم بارگیری
fiducial marks علایم پوشاننده
draught marks علایم ابخور
morse code علایم مورس
hazard signs علایم امکان تولیدخطر
signalled علایم مخابراتی مخابرات
ghost signals علایم راداری سرگردان
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
signal علایم مخابراتی مخابرات
signaled علایم مخابراتی مخابرات
military symbols علایم قراردادی نظامی
emblem با علایم نشان دادن
emblems با علایم نشان دادن
accounting symbol علایم مشخصه حساب
base symbol علایم قراردادی مبنا
legal assistance علایم قراردادی نقشه
radar echo علایم روی صفحه رادار
grid ticks علایم شبکه بندی نقشه
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
ghost signals علایم راداری بدون منبع
break up مرز علایم مشخصه هدف
descriptive name شرح علایم روی نقشه
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
sign off علایم ختم مخابرات یامکالمات
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
fiducial marks علایم منطبق شونده در صفحه رادار
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacted ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contacts ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
signed route جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
blinker چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
grid ticks علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
pip هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
target echo علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
shoulder mark نشان سردوشی علایم سردوشی
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
flag semaphore سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com