Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
land improvements
عمران و ابادانی زمین
Other Matches
land reclamation
ابادانی زمین
land reclamation
عمران زمین
overdevelop
توسعه و عمران زیاد یافتن
planning permission
اجازه عمران و ابادی اراضی
seral
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
ices
System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
fields
زمین
terrain
زمین
lackland
بی زمین
norland
زمین
cinder tracks
زمین دو
cinder track
زمین دو
domain
زمین
real estate
زمین
domains
زمین
ground line
خط زمین
grazes
زمین
ground surface
کف زمین
field
زمین
soiling
زمین
soil
زمین
soils
زمین
earth
زمین
globe
زمین
fielded
زمین
earthing
زمین
earths
زمین
globes
زمین
acre
زمین
floors
کف زمین
graze
زمین
this earthly round
زمین
extra terrestrial
زمین
ground
: زمین
tellus
زمین
land
زمین
acres
زمین
floor
کف زمین
ground
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
grazed
زمین
rooter
زمین کن
aerospace
جو زمین
grass roots
کف زمین
ground
زمین
floor
کف زمین
geodetically
زمین
land n
زمین
floored
کف زمین
volleyball court
زمین والیبال
ends
زمین حریف
crusts
پوسته زمین
crust
پوسته زمین
mool
زمین خشک
mid court
وسط زمین
mixed graze
توام زمین
measurement ofland
زمین پیمایی
marsh land
زمین ماندابی
measuring rod
گز زمین پیمایی
marchland
زمین مرزی
low land
پستی زمین
speculation
زمین خواری
floored
محدوده زمین
floor
محدوده زمین
geology
زمین شناسی
natural ground
زمین طبیعی
mallet field
زمین چوگان
ended
زمین حریف
neutral earth
زمین خنثی
end
زمین حریف
bogs
زمین باطلاقی
bog
زمین باطلاقی
lairds
صاحب زمین
floors
محدوده زمین
paralysis
زمین گیری
occident
مغرب زمین
oblique compartment
زمین مورب
nutation
اهتزاز زمین
borderland
زمین سرحدی
borderlands
زمین سرحدی
laird
صاحب زمین
lowland
زمین پست
open country
زمین باز
soil species
نوع زمین
rolling country
زمین پوشیده
rootle
زمین راباپوزکندن
rear court
انتهای زمین
territories
زمین ملک
territory
زمین ملک
route
به زمین نشاندن
routes
به زمین نشاندن
rammer
زمین کوب
punner
زمین کوب
shell
قشر زمین
shelling
قشر زمین
shells
قشر زمین
punner
زمین سفت کن
public domain
زمین خالصه
public d.
زمین خالصه
protective earthing
زمین محافظ
pronely
روبه زمین
salle d'armes
زمین شمشیربازی
panhandling
زمین باریکه
soil creep
زمین خزه
site building
زمین ساختمانی
site building
زمین زیربنا
scrub land
زمین بایر
science of geology
زمین شناسی
gore
زمین سه گوش
gored
زمین سه گوش
gores
زمین سه گوش
goring
زمین سه گوش
plant
در زمین قراردادن
plants
در زمین قراردادن
savanna
زمین هموار
saturated ground
زمین سیراب
sandy soil
زمین ماسهای
panhandle
زمین باریکه
panhandled
زمین باریکه
panhandles
زمین باریکه
profile line
نیمرخ زمین
predial or prae
وابسته به زمین
west
مغرب زمین
parterre
در طول زمین
parcelling
تفکیک زمین
paralytic disability
زمین گیری
original ground
زمین بکر
terrain
عوارض زمین
terrain
زمین ناحیه
terrain
نوع زمین
terrain
زمین عملیات
basement
زیر زمین
basements
زیر زمین
upland
زمین بلند
original ground
زمین طبیعی
upland
زمین کوهستانی
uplands
زمین بلند
orbit of the earth
مدار زمین
landward
بسوی زمین
terrestrial
زمین خاکی
playing court
زمین بازی
ground level
سطح زمین
ground level
تراز زمین
playing area
محدوده زمین
plat
تکه زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com