Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
guest element
عنصر کم مقدار
trace element
عنصر کم مقدار
Search result with all words
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
Other Matches
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
members
عنصر
member
عنصر
component
عنصر
masurium
عنصر 34
elements
عنصر
element
عنصر
agent
عنصر
components
عنصر
isomeric
هم عنصر
agents
عنصر
print element
عنصر چاپ
processing element
عنصر پردازشی
ingredient
عنصر سازنده
weakling
سست عنصر
identity element
عنصر یکسانی
inverse element
عنصر وارون
abiotic element
عنصر نازیوه
absorbing element
عنصر جذب
abundant element
عنصر فراوان
primordial element
عنصر ازلی
logic element
عنصر منطقی
minor constituent
عنصر فرعی
minor constituent
عنصر جزئی
abiotic element
عنصر بیجان
passive element
عنصر غیرعامل
logic element
عنصر لاجیک
ingredients
عنصر سازنده
picture element
عنصر تصویر
primitive element
عنصر اولیه
tracer element
عنصر ردیاب
electronic element
عنصر الکترونیکی
data element
عنصر داده
cryotron
عنصر برودتی
coupling element
عنصر پیوست
coupling element
عنصر اتصال
code element
عنصر رمز
chemical element
عنصر شیمیایی
biotic element
عنصر زیستی
aqueous element
عنصر ابی
alloying element
عنصر الیاژ
alloying element
عنصر الیاژی
alloying agent
عنصر الیاژی
weaklings
سست عنصر
active element
عنصر عامل
disafected person
عنصر نامطلوب
active element
عنصر فعال
weak kneed
سست عنصر
weak-kneed
سست عنصر
titanium
عنصر فلزی
element
عنصر اساس
element
عنصر عملیاتی
nand element
عنصر نقیض و
delay element
عنصر تاخیری
acid forming element
عنصر اسیدی
elements
عنصر اساس
accommpanying element
عنصر همراه
acid forming element
عنصر اسیدساز
elements
عنصر عملیاتی
active element
عنصر کنشی
signal element
عنصر علامتی
stop element
عنصر ایست
tactical element
عنصر تاکتیکی
service element
عنصر اداری
thermocouple
عنصر حرارتی
symmetry element
عنصر تقارن
transition element
عنصر واسطه
threshold element
عنصر استانهای
start element
عنصر شروع
part
عنصر اصلی
wallydraigle
سست عنصر
shunt element
عنصر موازی
Elementarism
عنصر نگری
weak minded
سست عنصر
asterium
عنصر ویژه ستارگان
air defense element
عنصر پدافند هوایی
disafected person
عنصر غیرقابل اعتماد
exclusive or element
عنصر یای انحصاری
fire support element
عنصر پشتیبانی اتش
task element
عنصر اجرای عملیات
primordial
عنصر نخستین اساسی
silicon
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
active element
عنصر عمل کننده
micronutrient
عنصر غذایی کم مصرف
macronutrient
عنصر غذایی پر مصرف
mental element of crime
عنصر روانی جرم
heating element
المان یا عنصر حرارتی
metal cutting element
عنصر براده برداری
physical element of crime
عنصر مادی جرم
strontium
عنصر سبک دو فرفیتی
pyrogen
عنصر قابل اشتعال
pixel
نقطه عنصر تصویری
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
two up
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
two up
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
Gothic Survival
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
parametron
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
fabric
بافته عنصر تار و پود
fabrics
بافته عنصر تار و پود
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
microprocessors
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
jelly bean
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
elements
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queues
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
chips
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
head
اولین عنصر داده در لیست بودن
element
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
quintessence
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queueing
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessor
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queued
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
osmium
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
searchingly
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
searches
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searched
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atomic energy
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
lifo
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
sequential
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
phosphide
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
chaining
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
last in first out
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
declarations
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
bypasses
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
standalone
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
first in first out
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
volume
مقدار
extent
حد مقدار
values
مقدار
valuing
مقدار
value
مقدار
volumes
مقدار
volume discount
مقدار
dealt
مقدار
total
مقدار
magnitude
مقدار
quantum
مقدار
sum
مقدار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com