English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
identity element عنصر یکسانی
Other Matches
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atoms کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
assimilation یکسانی
equability یکسانی
parity یکسانی
flatness یکسانی
uniformity یکسانی
identities یکسانی یگانگی
identity یکسانی یگانگی
equality تساوی یکسانی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
monospaced font نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
introduce شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
pin قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
components عنصر
elements عنصر
agent عنصر
agents عنصر
component عنصر
members عنصر
member عنصر
isomeric هم عنصر
masurium عنصر 34
element عنصر
code element عنصر رمز
Elementarism عنصر نگری
absorbing element عنصر جذب
coupling element عنصر اتصال
coupling element عنصر پیوست
cryotron عنصر برودتی
data element عنصر داده
abiotic element عنصر نازیوه
abiotic element عنصر بیجان
alloying element عنصر الیاژی
biotic element عنصر زیستی
abundant element عنصر فراوان
alloying agent عنصر الیاژی
active element عنصر عامل
alloying element عنصر الیاژ
active element عنصر کنشی
shunt element عنصر موازی
aqueous element عنصر ابی
active element عنصر فعال
acid forming element عنصر اسیدساز
acid forming element عنصر اسیدی
accommpanying element عنصر همراه
weak minded سست عنصر
wallydraigle سست عنصر
delay element عنصر تاخیری
logic element عنصر لاجیک
minor constituent عنصر فرعی
minor constituent عنصر جزئی
nand element عنصر نقیض و
picture element عنصر تصویر
primitive element عنصر اولیه
primordial element عنصر ازلی
print element عنصر چاپ
processing element عنصر پردازشی
service element عنصر اداری
signal element عنصر علامتی
logic element عنصر منطقی
stop element عنصر ایست
guest element عنصر کم مقدار
transition element عنصر واسطه
tracer element عنصر ردیاب
threshold element عنصر استانهای
inverse element عنصر وارون
disafected person عنصر نامطلوب
passive element عنصر غیرعامل
electronic element عنصر الکترونیکی
thermocouple عنصر حرارتی
tactical element عنصر تاکتیکی
trace element عنصر کم مقدار
symmetry element عنصر تقارن
start element عنصر شروع
ingredients عنصر سازنده
element عنصر عملیاتی
titanium عنصر فلزی
weak-kneed سست عنصر
elements عنصر عملیاتی
weak kneed سست عنصر
elements عنصر اساس
weakling سست عنصر
weaklings سست عنصر
chemical element عنصر شیمیایی
part عنصر اصلی
ingredient عنصر سازنده
element عنصر اساس
disafected person عنصر غیرقابل اعتماد
pixel نقطه عنصر تصویری
silicon سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
exclusive or element عنصر یای انحصاری
strontium عنصر سبک دو فرفیتی
micronutrient عنصر غذایی کم مصرف
metal cutting element عنصر براده برداری
mental element of crime عنصر روانی جرم
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
pyrogen عنصر قابل اشتعال
heating element المان یا عنصر حرارتی
physical element of crime عنصر مادی جرم
fire support element عنصر پشتیبانی اتش
task element عنصر اجرای عملیات
asterium عنصر ویژه ستارگان
air defense element عنصر پدافند هوایی
primordial عنصر نخستین اساسی
active element عنصر عمل کننده
two up تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
fabrics بافته عنصر تار و پود
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
two up ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
fabric بافته عنصر تار و پود
boron water ابی که عنصر شیمیایی بردارد
Gothic Survival [ادامه عنصر سبک گوتیک]
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
terbium عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
jelly bean ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
element یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
chips طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
microprocessors واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
chip طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queues ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
thallium عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
head اولین عنصر داده در لیست بودن
microprocessor واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
queueing ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
transmitter signal element timing زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
elements یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queue ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
quintessence عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
queued ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
searchingly بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
osmium عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
searched بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atomic energy تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
searches بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
charges 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
capacitor عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
capacitance توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
charge 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
lifo سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
sequential بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
chaining جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
phosphide ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
combinational مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
forward نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
last in first out نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
declaration نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarative statement نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
bypassed روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
typeball یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
fet Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voter عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
softy پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
first in first out صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
gram atom وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softie پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
blitter عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
chip وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com