English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
Other Matches
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
dominie عنوان کشیشان کلیسای هلند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
priest ridden زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
sacerdotal وابسته به کشیشان درخور کشیشان
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
titles عناوین
subjects عناوین
topics عناوین
themes عناوین
names عناوین
under various titles به عناوین گوناگون
short title فهرست عناوین قانون
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
title صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
calotte شبکلاه کشیشان
negotiation تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiations تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
quantity equation of exchange یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
alb پیراهن سفید و بلند کشیشان
lamasery-rise [خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
hood باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
sacerdotage کشیش مابی جماعت کشیشان
hoods باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
dalailama رئیس کشیشان بودایی تبت
soutane ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
lama teshu رئیس کشیشان بودایی مغولستان
pontifex عضو شورای کشیشان کاتولیک
eponym عنوان دهنده عنوان مشخص
shovel hat کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
lamasery ries خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
chantry پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
humeral veil پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
recessional hymn سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
aaronic از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
maniple بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
persia ایران
Iran ایران
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
all iran همه ایران
iranian اهل ایران
iranian وابسته به ایران
the iranian nation ملت ایران
of iranian nationality تابع ایران
on the west of iran در باختر ایران
oil from iran نفت ایران
tenancy in common حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
PETAG شرکت فرش ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
rial واحد پول ایران
satrap استاندار قدیم ایران
avestan زبان باستانی ایران
unity of possession تصرفات مشاعی چند تن در یک ملک واحد تصرفات فرد واحددر دو مال مختلف که ناشی از عناوین مختلفه باشد
triplicate سه برابر سه برابر کردن
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
altar-screen [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
hagiarchy حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
ancient قدیمی
fogram قدیمی
antiquated قدیمی
outdated قدیمی
old time قدیمی
veterans قدیمی
old-timers قدیمی
old-timer قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
veteran قدیمی
olden قدیمی
dates قدیمی
date قدیمی
old timer قدیمی
out of date قدیمی
bygone قدیمی
timeworn قدیمی
age old قدیمی
archaic قدیمی
age-old قدیمی
seniors قدیمی
senior قدیمی
stale cheque چک قدیمی
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
fuddy-duddies قدیمی مسلک
museum piece قدیمی غیرعادی
ex- سابق قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
codex نسخه قدیمی
fuddy-duddy قدیمی مسلک
old hat هر چیز قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
protolanguage زبان قدیمی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
square toed قدیمی مسلک
uptight قدیمی مسلک
paleography کتابت قدیمی
prolonged قدیمی مدید
fogy ادم قدیمی
unreconstructed قدیمی مسلک
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
ex سابق قدیمی
fogies ادم قدیمی
fogeys ادم قدیمی
fogey ادم قدیمی
past masters استاد قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
by gone قدیمی گذشته ها
newer اخیرا و نه قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
past master استاد قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
primal بسیار قدیمی
scholastic متفکران قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
presentation copy نسخه قدیمی
old hat قدیمی مسلک
older دیرینه قدیمی
old دیرینه قدیمی
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fish design طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
fud ادم قدیمی مسلک
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
slow coach ادم قدیمی مسلک
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
inkhorn دوات شاخی قدیمی
clepsydra ساعت ابی قدیمی
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
ducat مسکوک طلای قدیمی
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
cataphract نوعی زره قدیمی
falcon باز توپ قدیمی
falcons باز توپ قدیمی
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
tod واحد قدیمی وزن
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com